نمونه لایحه اعمال ماده 477 آیین دادرسی کیفری- آمنه آقاعلی وکیل کیفری

نمونه لایحه اعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری

نمونه لایحه اعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری

اعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی

ریاست معظم قوه قضائیه

حضرت آیت الله محسنی اژه ای (مدظله العالی)

موضوع: درخواست اعمال ماده 477 قانون آئین دادرسی کیفری

با سلام و ادای احترام؛

به استحضار می رساند دادنامه شماره 9809970220…–25/09/1398صادره از شعبه .. دادگاه تجدیدنظر استان تهران  که در تایید دادنامه شماره … شعبه …دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی شهید مطهری  تهران  دایر بر«عدم واگذاری و عدم  انتقال  مغازه (سرقفلی مغازه) »ملک  پلاک  ثبتی شماره ..فرعی از اصلی …واقع در بخش 10تهران موضوع مبایعه نامه شماره ..مورخ 01/12/1396،با نقض صریح و آشکار موازین مسلم شرع و قانون در موارد متعدد، بر خلاف بین شرع اصدار یافته است؛از جمله و به طور مختصرکه مشروح آن خواهد آمد،به محضر عالی میرساند:

 

عدم انتقال سرقفلی مغازه- درخواست اعمال ماده 477 قانون آیین کیفری - وکیل تهران آمنه آقاعلی
عدم انتقال سرقفلی مغازه- نمونه لایحه اعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی کیفری – وکیل تهران آمنه آقاعلی

 

1- مخالفت صریح و بین با کلام خداوند بزرگ از جمله:آیات شریفه ای نظیر «یا ایها الذین آمنو اوفو بالعقود » و یا«یا ایها الذین آمنوا اذا تداینتم بدین اجل مسمی فاکتبوه و لیکتب بینکم کاتب بالعدل و لایاب کاتب ان یکتب کما علمه الله فلیکتب و لیملک الذی علیه الحق و لیتق الله ربه و لا یبخس منه شیئاً »و …..

2-نقض اشکار …

از جمله “اصل اصاله الحل “….

3-عدم رعایت ….

 استماع شهادت شهود 

4  نقض صریح و بین….

آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور  مدنی  و  یا  نقض  احکام  مقرر  در  باب  معاینه  محل  و  تحقیقات  محلی و  یا  ارجاع  امر  به کارشناس در قانون آئین دادرسی دادگاه های عمومی و انقلاب در امور مدنی و یانقض مواد191،192،220،224 و ،225و غیره در قانون مدنی، و یا نقض احکام مقرر در بیع از جمله ماده 356و 357و غیره در قانون مدنی و یا نظرات شورای محترم نگهبان خاصه نظریه فقهای شورای نگهبان منتشره در روزنامه رسمی شماره 12734-24/08/1367.

از این رو، با عنایت به ….

و  ماده 477قانون آئین دادرسی کیفری، استدعای بررسی آرای صادره و پرونده های مطروحه و مستندات آنها و استماع شهادت شهود و اقدام مقتضی جهت تجویز اعاده دادرسی نسبت به آرای صادره و نهایتاً نقض آن ها با عنایت به عرایض زیر را دارد.

الف- بدواً اجازه می خواهیم خلاصه ای از سابقه امر جهت مزید استحضار به عرض عالی برسانیم.

چون امعان نظر به آن، جهت روشن تر شدن حقیقت،ضرورت بسیار دارد. بدین شرح:

موکلین  به موجب  مبایعه نامه  شماره…مورخ  01/12/1396اقدام  به  خرید شش  دانگ  عرصه،  اعیان،منافع،و  کلیه  حقوق استیجاری یک قطعه حیاط با بنای احداثی اعم از اصلی و فرعی و مشتمل بر دو پلاک شهرداری به شماره122و 65و مجموعاً به مساحت 105متر، ازآقای … و وراث مرحوم آقای .. نموده اند .با توجه به پیمان شکنی احدی از فروشندگان نسبت به سه دانگ ملک موصوف موکلین  ناگزیر از اقامه دعوای حقوقی مبنی بر تسلیم مبیع و تنظیم سند رسمی شده که در مرحله بدوی نیز با احراز بیع و واگذاری کل یک قطعه حیاط مشتمل بر دو پلاک شهرداری 65و 122 حکم به نفع ایشان صادر میشود. لکن، متاسفانه بنا به اظهارات خلاف واقع وکیل محترم خوانده جناب …و با این ادعا که سرقفلی مغازه متعلق به آقای .. بوده و نامبرده نیز آن را نفروخته است،منجر به انحراف ذهن قاضی محترم شعبه ..گردید که دادگاه محترم اخیر الذکر نیز،بدون استدلال متقن نظر خود را تغییر داد و مرقوم نمودند که حکم صادره راجع به قسمت مسکونی پلاک ثبتی است که ضمن تجدیدنظرخواهی موکلین،دادنامه مرحله واخواهی نیز عیناً تایید گردیده است.

آن چه مسلم و مسجل است موکلین به موجب مبایعه نامه شماره ..مورخ01/12/1396کل یک قطعه حیاط به شماره ثبتی فوق الذکر (اعم از خانه و مغازه) را خریداری کرده اند.لکن، متاسفانه به دلیل القای شبهه و اغفال مشاور املاک توسط جناب …، و نتیجتا سهل  انگاری مشاور  املاک،  مفاد  قرارداد  اصلی به  شماره  فوق  الاشاره  در  قرارداد  دارای کد رهگیری شماره  71014….که  در  تاریخ02/12/1396اخذ  شده،  منعکس  نشده  و واگذاری مغازه، که جزیی از قرارداد اصلی بوده، به ناروا از قلم افتاده است.حال آنکه مشاور املاک، به عنوان شخصی بی طرف و واسطه انجام معامله، خود به طورکامل از نحوه وقوع معامله نسبت به کل عرصه، اعیان،منافع وکلیه حقوق استیجاری خانه و مغازه، طی قرارداد اصلی اطلاع داشته و شاهد واگذاری کل حیاط(اعم از عرصه، اعیان،و منافع و کلیه حقوق استیجاری خانه و مغازه)بوده است. چه اینکه:

1- -آقای..(مشاور املاک تنظیم کننده مبایعه نامه و نزدیک ترین و بی طرف ترین شخص برای  احراز  قصد  واقعی  متعاقدین )با تنظیم اقرار نامه رسمی صراحتاً به وقوع اشتباه از ناحیه خود و نتیجتاً از قلم افتادن مغازه (اعم از عرصه، اعیان،و منافع و کلیه حقوق استیجاری مغازه) در دفترخانه اقرار نموده و به حقوق موکلین (واگذاری کل خانه و مغازه) شهادت داده اند. لکن، متاسفانه با وصف اینکه سند اخیر الذکر (اقرار نامه و شهادت نامه) پیوست پرونده بوده است، هیچ گونه توجه و عنایتی به آن نشده و دادگاه های محترم برای اقناع ذهن خود،حتی لااقل شهادت وی را نیزاستماع ننموده یا  وی را برای ادای توضیح احضار ننمودند. به دیگر بیان،دادگاه بدوی و متعاقب آن دادگاه تجدید نظر،برای تفسیر قرارداد شماره ..مورخ01/12/1396از تدوین کننده آن (مشاور املاک)، تحقیق به عمل نیاورده که ….

2- پس از انعقاد بیع و پس از آن که صیغه بیع نسبت به کل حیاط(اعم از عرصه، اعیان، منافع، و کلیه حقوق استیجاری خانه و مغازه )در مبایعه نامه10..مورخ01/12/1396جاری شد، در  راستای اخذ  کد  رهگیری  قرارداد  شماره  10710.. در  تاریخ 02/12/139تنظیم می شود که  به دلیل القای شبهه و اغفال مشاور املاک تنها قسمت مسکونی  در این قرارداد نوشته می شود!! گرچه قراین بسیار محکمی در همین قرارداد دارای کد رهگیری و اغفال مشاور املاک موجود است که در ادامه تقدیم می شود. با وجود این، قرارداد متممی نیز با توافق  و هماهنگی تمامی فروشندگان و  خریداران تنظیم شده  که  در  آن  به  شمول  مورد معامله به کل عرصه، اعیان،و منافع خانه و مغازه تصریح گردیده و وراث مرحوم آقای .. نیز همگی آن را امضاء نموده اند. لیکن،آقای..با بهانه های واهی از امضای آن خودداری نموده است. تنظیم قرارداد متمم توسط جناب آقای .. (هر چند که منتهی به امضای آن توسط نامبرده نشده است) خود قرینه محکمی برای احراز قصد واقعی طرفین، یعنی واگذاری مغازه نیزمی باشد که این امر نیز مورد توجه دادگاه های محترم در کشف حقیقت واقع نشده است.

3- سایرفروشندگان واگذاری کل عرصه، اعیان،منافع و کلیه حقوق استیجاری خانه و مغازه را صراحتا اعلام و اذعان داشته و نسبت به خودشان اقرار نموده و نسبت به عموی خود نیز شهادت داده اند که این امر نیز علیرغم موجود بودن مدارک در پرونده، مورد توجه و عنایت دادگاه های فوق الذکر واقع نشده است. گفته اخیر …..

و نظریه فقهای شورای نگهبان منشره در روزنامه رسمی شماره 12734-24/08/1367و هم چنین ماده 202(اقرار) و 219قانون آئین دادرسی مدنی(مواردی که دلیل اثبات دعوا یا موثر در اثبات آن گواهی گواهان می باشد ) قانون مدنی است.

4- مضافا جناب…نیز به واگذاری کل حیات (عرصه، اعیان، منافع، و کلیه حقوق استیجاری خانه و مغازه) اقرار ضمنی نموده است. زیرا، پس از آن که در مرحله بدوی رای دادگاه بدوی به نفع موکلین صادر شد ایشان در راستای اجرای احکام دادگاه ها به اداره دارایی محل مراجعه نموده و درخواست پرداخت و تسویه مالیات بر انتقال سرقفلی مغازه را مطرح نمدند. لکن، پس از واخواهی و اصلاح عجیب دادنامه در مرحله واخواهی و قطعیت آن در مرحله تجدیدنظر، جناب آقای ..متعرض پرداخت و چرایی پرداخت مالیات بر انتقال سرقفلی نشده و تنها به میزان مالیات متعلقه اعتراض نموده است. به عبارت دیگر، فروشنده به صورت ضمنی واگذاری مغازه و سرقفلی آن را پذیرفته و تنها به میزان مالیات تعیینی و به منظور کاستن از میزان آن اعتراض نموده است که خود نشان از التزام فروشنده به کلیه آثار بیع دارد. با وجود این، متاسفانه این امور (اقرار ضمنی، التزام به آثار بیع، قرینه بسیار محکم به  واگذاری)در  مرحله  واخواهی  و  تجدیدنظر  مورد  توجه  و  عنایت قضات محترم قرار  نگرفته  و  مورد رسیدگی به منظورکشف حقیقت واقع نشده است که خلاف بین شرع و احکام خاصه اقرار و بیع در قانون مدنی است.

5- از آنجا که مورد معامله به شرح مذکور در مبایعه نامه شماره ..کل شش دانگ پلاک اعم از اصلی و فرعی بوده که به طورعام و مطلق به کار رفته و در ماده 2مبایعه نامه مذکور به صورت عام و مطلق ذکر شده است: «مورد معامله {خانه} پلاک 65مغازه پلاک 122میباشد .»لذا، ششدانگ ملک اعم است از عرصه و اعیان و منافع و هر آن چه که  حسب عرف و عادت جزء یاتوابع مبیع است داخل در بیع می شود، مگر اینکه استثناء شده باشد که در اینجا نیز خانه و مغازه اعم از عرصه و اعیان و منافع (حق کسب و پیشه و تجارت و سرقفلی)داخل در مبیع بوده است و در فروش کل پلاک ثبتی،تمام آن داخل در مبیع بوده وچیزی از آن هم استثناء نشده است. به عبارت دیگر،کل حیاط دارای یک سند و مشتمل بر دو پلاک شهرداری بوده است و چون مورد معامله کل حیاط ذکر شده و چیزی از آن هم استثناء نشده، لذا تمامی ملک مسکونی و حقوق مالکانه مغازه و منافع مغازه نیز به خریداران منتقل شده است.

6- هر چیزی که قراین دلالت بر دخول آن در مبیع نماید،داخل در بیع و متعلق به مشتری خواهد بود اگر چه در عقد صریحاً ذکر نشده باشد(ماده 356قانون مدنی.)لذا، در اینجا نیز با اینکه در مبایعه نامه شماره ..صراحتاً ذکر شده:…«مورد معامله {خانه} پلاک ..و مغازه پلاک …است. »علاوه بر این،قراین بسیارمحکمی برای دخول کل عرصه، اعیان،منافع و کلیه حقوق استیجاری خانه و مغازه در مبیع وجود دارد. از جمله در سطر توضیحات ذیل قرارداد مذکور میخوانیم : …«حق اتحادیه،بیمه،دارایی،و شهرداری به عهده مالک  می باشد  .»در  نتیجه مسلم  و  مسجل  است  که  آخرین اراده  متعاقدین که  به صورت  دست  نوشته در سطور  پایانی قرارداد  ظهور  یافته است  (پرداخت  حقوق  مربوط  به اتحادیه و بیمه)، دخول مغازه اعم از عرصه، اعیان، منافع، و کلیه حقوق استیجاری(حق کسب و پیشه و تجارت و سرقفلی) نیز داخل در مبیع بوده است والا دلیلی برای اشاره به بدیهیات و اولیات وجود نداشت. در تایید گفته اخیر مسلم و مسجل است که پرداخت حقوق اتحادیه و بیمه تنها مختص املاک تجاری است نه مسکونی.در نتیجه،واضح و مبرهن است که مغازه نیز هم راه خانه فروخته شده و متعهد تسویه بدهی های آن نیز(با قیودتاکیدی)مالک آن تعیین شده است .با وجود تمام موارد مذکور  متاسفانه، دو مورد اخیر نیز (شماره 5و 6) مورد توجه و عنایت دادگاه های واخواهی و تجدید نظر محترم  واقع نشده است که این امر نیز خلاف بین شرع و …..

7- در معاملات مغابنه ای باید بین عوضین تعادل وجود داشته باشد که طبیعی است در معامله موضوع دادنامه نیزباید بین ثمن و مثمن تعادل وجود داشته و تناسب عرفی عوضین موجود باشد. در واقع،در این قسم از عقود که طرفین به سود خود توجه کامل دارند اگر فروشنده که مدعی است  سرقفلی  برای  ایشان  بوده  و  مورد  معامله  هم  واقع  نشده  است  باید  آن  را  تصریح میکرد. چه اینکه در عرف نیز اگر الف  از ب یک باب مغازه بخرد با این تصور این مغازه را خریداری  میکند  که  تمام  و  کل  مغازه  اعم  از  عرصه  و  اعیان  و  منافع  آن را می خرد،نه اینکه بعداً شخص ب مدعی شود که منافع متعلق به ایشان بوده و الف  هیچ گونه حقی در آن نداشته و فقط عرصه و اعیان مغازه (یعنی عرصه و اعیان مغازه را بدون منافع آن،ولی به قیمت عرصه و اعیان و منافع)فروخته است!!با توجه به گواهی(شهادت) آقایان … به عنوان مشاورین املاک معتمد محل ، ایشان شهادت داده اند که در زمان وقوع معامله، ارزش عادله روز ملک، به ازای هر متر، دو میلیون و هشت صد هزار تومان تا سه میلیون تومان بوده است(که چند فقره مبایعه نامه که در سال های اخیردر همان محل واقع شده است جهت اثبات مضنه عرفی به پیوست تقدیم میشود)لذا، منطقاً هم ثمن آن باید تقریباً 400 میلیون تومان باشد، نه 800 میلیون تومان!!!! گفته اخیر یعنی پرداخت ثمن تقریباً دو برابری،مبین آن است که کل عرصه، اعیان،منافع، و کلیه حقوق استیجاری خانه و مغازه(یعنی کل حیاط )و مشتمل بر 2پلاک شهرداری مورد معامله واقع شده است که مازاد 400 میلیون تومان، ثمن در مقابل مغازه (اعم از حق مالکانه،منافع مغازه که مشتمل بر حق کسب و پیشه و تجارت وسرقفلی)قرار گرفته است.

نتیجتا گفته اخیر نیز مورد توجه و عنایت دادگاه های واخواهی و تجدیدنظر واقع نشده که این امور خلاف ….

حضرت آیت الله رئیسی، تصدیق می فرمائید که با احکام فوق نتایج زیر به طور قطع حاصل شده است:

1.موکلین با پول حلال و به عبارت دقیق تر با حاصل یک عمر تلاش شبانه روزی 2خانواده، پول یک باب خانه و مغازه را پرداخت نموده اند تا با آن کسب درامد حلال نمایند . حال آ نکه به دلیل اغفال و القای شبهه به مشاور املاک و با عملیاتی متقلبانه و عدم توجه کافی دادگاه در مرحله واخواهی و تجدیدنظر به اسناد و مدارک و گواهی گواهان و اصول معتبر و مسلم فقهی و حقوقی،تنها یک باب خانه آن هم پس طی کردن مراحل پر پیچ و خم اداری دریافت نموده اند و از تامین هزینه های زندگی بازمانده اند.

2.به اقرار صریح و ضمنی فروشندگان در خصوص واگذاری مغازه اعتنایی نشده و صرفاً به سند رسمی شماره ..مورخ 26/10/70که تنها حاکی از شهادت بوده و اتفاقاً وراث مرحوم .. مدعی جعلیت و عدم اصالت آن نیز هستند توجه شده که این امر هم هیچ گونه دلالتی بر عدم واگذاری منافع مغازه ندارد.

3.به شهادت شهود هیچ گونه توجه و اعتنایی نشده است.

4.به تحقیقات محلی هیچ گونه توجه و عنایتی نشده است.

5.به قراین و امارات موجود در پرونده هیچ گونه توجه و اعتنایی نشده است.

6.به اصل قانونی تعادل عوضین توجه نشده است.

7.به قصد واقعی و اراده طرفین هیچ گونه توجه و عنایتی نشده است.

8- به الفاظ عقود و نوشته های موجود در بیعنامه هیچ گونه توجه و اعتنایی نشده و متاسفانه دادگاه های مذکور نیز با حداقل 20مورد مخالفت صریح و بین شرع و قانون حکم بر ضرر 2 خانواده صادر می نمایند.بنا به مراتب فوق از محضر ریاست محترم قوه قضائیه تقاضای اعمال ماده 477قانون آیین دادرسی کیفری و تشخیص معظم له جهت تعیین شعبه در دیوان محترم عالی کشور،در جهت احقاق حقوق حقه تضعیعی موکلین مورد استدعاست.
قبلاً از توجهات حضرتعالی نهایت سپاس و قدردانی را دارد.

با ادای احترامات فایقه پاشایی

از سری مقالات معتبر در این باب می توان به مقاله اعمال ماده 477 قانون آین دادرسی کیفری اشاره کرد که در لینک زیر آمده است. 

 ” نحوه اعمال ماده 477 قانون آیین دادرسی ” 

همچنین برای کسب اطلاعاتی در زمینه قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری نیز می توانید بر روی لینک زیر کلیک کنید:

قانون آیین دادرسی دیوان عدالت اداری

 

امور مالیاتی

مالیات سرقفلی : از صفر تا صد

مالیات سرقفلی : از صفر تا صد

مالیات سرقفلی: چنان چه در خصوص مالیات سرقفلی نیازمند اطلاعاتی بوده و سوالاتی در این خصوص دارید در این مقاله به زبان ساده به بررسی این موضوع پرداخته شده است.

 

آنچه در این مقاله می خوانید:
• معنی انتقال سرقفلی
• تعریف حق مالکانه
• نرخ مالیات سرقفلی چقدراست؟
• معیار تعیین مالیات سرقفلی چیست؟
• مالیات بر ارث سرقفلی چیست ؟
• نرخ مالیات بر ارث سرقفلی مغازه چقدر است؟
• مهلت پرداخت مالیات
• نرخ جریمه عدم پرداخت مالیات ظرف مهلت مقرر
• مستندات قانونی مربوط به مالیات سرقفلی
• نکات مهم انتقال سرقفلی

 

انتقال سرقفلی به چه معنا است؟

انتقال سرقفلی به این معنی است که شخص دیگری غیر از مالک سرقفلی به صورت عملی از محل سرقفلی استفاده نماید و در آنجا مشغول کسب و کار و فعالیت باشد.

حق مالکانه سرقفلی چیست؟

مبلغی را که مستاجر هنگام منتقل نمودن سرقفلی یا حق کسب و پیشه عین مستاجره، جهت اخذ رضایت مالک به ایشان پرداخت می نماید ” حق مالکانه “می نامند.

از آنجا که این حق مبنای قانونی نداشته و در هیچ کدام از قوانین به آن شاره نشده و جواز و مبنای حق، صرفا عرف داد و ستد سرقفلی است بنابراین مبنا و معیاری قطعی و مشخص برای تعیین نرخ آن وجود نداشته و با توجه به عرف محل وقوع، از جایی به جای دیگر و نسبت به املاک تجاری مختلف، متفاوت است.

بر مبنای روال عرفی حق مالکانه بین هشت تا پانزده درصد متغیر بوده و هر چه قیمت سرقفلی ملک بالاتر باشد به همان نسبت درصد حق مالکانه کمتر محاسبه می شود.

راه های انتقال سرقفلی چیست؟

انتقال ارادی: که در نتیجه عقدی از عقود همچون بیع، هبه، صلح و …صورت می پذیرد.
انتقال قهری: در صورت فوت صاحب حق، سرقفلی به نسبت سهم الارث به صورت قهری به وراث وی منتقل شده و وراث قائم مقام مورث می شوند.

نرخ مالیات سرقفلی چه میزان است؟

زمانی که مالکیت ملكی از طريق عقد بیع یا صلح معوض منتقل می شود انتقال دهنده به میزان ارزش معـاملاتی آن ملک (که به قيمت منطقه اي مشهور است) به نرخ پنج درصـد باید مالیات پرداخت نماید. چنان چه ملک داراي سرقفلي هم باشد و همراه با ملک سرقفلی نیز چه به مالک یا مستاجر منتقل شود، معادل دو درصد بـهاي سرقفلي مالیات اخذ می شود.

مالیات سرقفلی بر چه مبنا و معیاری تعیین می گردد؟

ملاک تعیین مالیات سرقفلی ارزش معاملاتی است که توسط کارشناسان اداره مالیات تعیین می شود نه ارزش معاملاتی که در سند انتقال قید شده است مگر انتقال گيرنده دولت يا شهرداري ها يا مـوسسات وابسته به آنها بوده و يا ملک توسط اجراي ثبت و يا سايرارگان های دولتي به قائم مقامی مالک منتقل شده باشد . كه در اين موارد در صورتی که ارزش ملک در سند انتقال پاییین تر از ارزش معاملاتی روز باشد، نرخ مندرج در سند که کمتر است، به نفع مودي ملاک احتساب ماليات قرار می گیرد .

پرداخت مالیات سرقفلی به عهده چه کسی است؟

پرداخت مالیات قانونا به عهده انتقال دهنده یا فروشنده (در مورد عقد بیع) بوده مگر اینکه توافق دیگری بین طرفین معامله صورت گرفته باشد.

 

مالیات سرقفلی - نرخ سرقفلی
                                     آمنه آقاعلی – وکیل پایه یک دادگستری تهران

 

مالیات بر ارث سرقفلی چیست ؟

وقتی مالک سرقفلی فوت می نماید و وراث وی قصد انتقال سرقفلی به نام خویش را داشته باشند باید درصد معینی از قیمت روز سرقفلی که توسط اداره مالیات مشخص می شود تحت عنوان “مالیات بر ارث ” به دولت پرداخت نمایند.

 

نرخ مالیات بر ارث سرقفلی مغازه چقدر است؟

بدوا ارزش روز سرقفلی مغازه توسط کارشناسان اداره مالیات ارزیابی شده، سپس وراث درجه ی یک 35 درصد مبلغ تعیین شده را به عنوان مالیات پرداخت خواهند نمود.
هر وارث به نسبت سهم الارث خویش باید مالیات آن را پرداخت نماید.

 

مالیات سرقفلی آمنه آقاعلی
                          سرقفلی مغازه- آمنه آقاعلی- وکیل پایه یک دادگستری تهران

 

مهلت پرداخت مالیات سرقفلی چقدر است؟

انتقال دهنده سرقفلي مكلف است ظرف مدت سي روز از تاریخ انـجام معاملـه اظهارنامه مالیاتی را تسليم و ماليات معین شده را بپردازد .

 

جریمه عدم پرداخت مالیات درموعد مقرر چه میزان است؟

در صورتی که انتقال دهنده ظرف مهلت مقرر قانونی اظهارنامه مالیاتی را تسلیم ننماید مشمول جریمه‌ معادل ۱۰ درصد مالیات متعلقه می‌شود، که غیر قابل بخشودگی است. مضافا در صورت عدم پرداخت مالیات در موعد مقرر جریمه معادل دو و نیم درصد مالیات به ازای هر ماه دیرکرد پس از اتمام سررسید تعیین می‌شود.

مستندات قانونی مربوط به مالیات سرقفلی:

ماده ۵۹ قانون مالیات های مستقیم مقرر می دارد:
” نقل و انتقال قطعی املاک به ماخذ ارزش معاملاتی و به نرخ ۵ درصد و همچنین در انتقال حق واگذاری محل بر مبنای وجوه دریافتی، حسب مورد مالک یا صاحب حق به نرخ 2 درصد در تاریخ نقل و انتقال از طرف مالک یا صاحب حق مشمول مالیات می باشد.

تبصره ۱- در صورتی که ارزش معاملاتی مورد معامله تعیین نشده باشد، ارزش معاملاتی نزدیک ترین محل مشابه مبنای محاسبه مالیات خواهد بود.

تبصره ۲ – حق واگذاری محل از نظر این قانون عبارت است از حق کسب، پیشه یا حق تصرف محل یا حقوق ناشی از موقعیت تجاری ملک.

 

نکات مهم انتقال سرقفلی:

• مالیات واگذاری سرقفلی تنها درمورد املاک با کاربری تجاری تعیین می شود. این انتقال هم با سند رسمی و هم وکالت رسمی مشمول مالیات است.
• در صورتی که ملک دارای مـحل كسب است و اين محل كسب قبلا واگذارشده و با وجود انتقال قطعي، ملک همچنان دريد مستاجر است وصول مـاليات بابت سرقفلي محل كسب در زمان انتقال قطعي منتفي است .
• اگر ملکی با عقدی مجانی مثل هبه یا صلح غیر معوض واگذار شود، انتقال دهنده از پرداخت ماليات معاف خواهد بود. در اين معاملات، انتقال گيرنده مکلف است ماليات بردرآمد اتفاقی به ماخذ ارزش معاملاتی روز ملک به نرخ تصاعدی موضوع ماده 131 يا 105 قانون مالياتـهاي مستقيم را پرداخت نماید.
• وقف و حبس و نذر نمودن ملک از پرداخت ماليات نقل و انتقال قطعی معاف می باشد.
• اگر معامله به دلیل فسخ یا اقاله منحل شود تا شش ماه از تاریخ انتقال، معامله جدید محسوب نمی گردد و پس از شش ماه به عنوان معامله جدید مشمول مالیات سرقفلی خواهد بود.
• چنانچه بعد از پرداخت مالیات از طرف مودی، به هر دلیل معامله انجام نشود اداره مالیات مکلف است به درخواست کتبی مودی و تایید عدم ثبت معامله توسط دفترخانه اسناد رسمی مربوطه، ظرف مدت 15 روز از تاریخ اعلام دفترخانه مالیات وصول شده را مسترد نماید.
• مالیات سرقفلی تنها به املاك تجاری در حال بهره ‌برداری و استفاده تعلق می‌ گیرد بنابراین به ساختمان‌‌های نیمه ساخته و یا زمین با كاربری تجاری و امثال آن مالیات سر‌قفلی تعلق نمی‌گیرد.