نمونه لایحه دفاعیه در اجاره آپارتمان – وکیل ملکی

نمونه لایحه دفاعیه در اجاره آپارتمان – وکیل ملکی

 

ریاست محترم شعبه …دادگاه عمومی حقوقی مجتمع قضایی شهید

 با سلام

احتراماً در خصوص پرونده کلاسه بایگانی … در دفاع از خوانده محترم به  استحضار می رساند

خواهان مستاجر آپارتمان موضوع دعوا بوده که از مورخه 3/6/1400 به مدت یک سال با مبلغ قرض الحسنه 400  میلیون تومان و ماهانه ۵ میلیون تومان ملک را اجاره نموده است بعد از چندین بار رویت ملک و تنظیم و انعقاد انعقاد اجاره از برج 6 سال گذشته در همان تاریخ آپارتمان را تحویل گرفته و در خانه ساکن می‌باشد. در زمان تحویل ملک، مستاجر ملک را کاملاً رویت نموده و پس از رویت و تایید تکمیل بودن ملک آن را تحویل گرفته است و حدود 8 ماه است که در خانه ساکن می باشد در زمان تحویل، ملک صحیح و سالم تحویل ایشان شده و در صورتی که اگر طبق ادعای ایشان ملک چنین مشکل بزرگی را داشته ایشان چگونه نزدیک هشت ماه در خانه سکونت یافته و از حمام و سرویس بهداشتی که ادعا دارد لوله های آب آن گرفتگی شدید دارد استفاده می‌نموده اند؟؟؟آیا ایشان از سرویس بهداشتی و حمام همسایگان استفاده می‌نموده اند؟؟

 مقام محترم قضایی استحضار دارند که در مورد بیع یا اجاره در زمان تحویل ملک، خریدار یا مستاجر مکلف است ملک را به دقت بازدید نموده و در صورتی که ایراد یا عیبی مشهود دارد در همان زمان تحویل باید آن را اعلام نماید و ادعای بعدی معیوب بودن قابل قبول نیست زیرا چه بسا این احتمال قوی وجود دارد که عیب منتسب به خریدار یا مستاجر و عدم استفاده صحیح و ناشی از تعدی و تفریط ایشان باشد نه منتسب به موجر در اینصورت بار اثبات ادعا به عهده مستاجر قرار می گیرد.

 ملک موضوع دعوا قبل از اجاره دادن به خواهان( و حتی سالهای قبل تر نیز)دست مستاجر دیگری بوده و ایشان بدون هیچگونه مشکلی از آن استفاده می‌نمودند و بلافاصله بعد از تخلیه مستاجر سابق ملک تحویل مستاجر جدید شده است اگر ملک مشکلی داشته و قابل استفاده نبوده است چگونه مستاجر قبلی از آن استفاده می‌نموده است ؟؟؟

بنابراین محرز است که اگر لوله در فرض2 صحت ادعای خواهان گرفتگی نیز داشته باشد به دلیل استفاده نادرست و نامتعارف خود مستاجر ایجاد شده باشد و ایشان اصول بهداشتی و نظافت را رعایت ننموده اند و مو و دستمال موجب گرفتگی لوله شده است

از ابتدای تحویل ملک و انعقاد اجاره گویا ایشان تمکن پرداخت اجاره را نداشته و در ابتدا حساب کتاب مالی خود  را انجام نداده و به جیب خود نگاه ننموده بودند و از همان ماه‌های اول  شروع به بدعهدی نموده و اجاره‌های خود را هر ماه  دیرتر از موعد مقرر در قرارداد اجاره واریز نموده و حتی هر ماه کمتر از مبلغ مقرر اجاره پرداخت نموده اند و از تاریخ 1401/11/6 نیز حتی یک ریال هم اجاره را پرداخت ننموده و همچنان بدهکار می باشند

ایشان حتی مبلغ شارژ ماهیانه را که 350 هزار تومان است را پرداخت ننموده  و 6 ماه شارژ را بدهکار بودند و وقتی که قصد طرح دعوا را داشتند در فروردین ماه  تمام شش ماه گذشته را یکجا پرداخت نموده اند که خود را انسان درستکار جلوه دهند

تمام موارد مذکور نشان از بدعهدی ایشان دارد ایشان حدود یک یا دو ماه بعد از انعقاد قرارداد به موکل اعلام نمودند که امکان پرداخت اجاره را نداشته و برای ایشان سنگین است و قصد دارند تا پایان بهمن ماه آن را تخلیه نمایند.

 

نمونه لایحه دفاعیه در اجاره آپارتمان - وکیل ملکی
نمونه لایحه دفاعیه در اجاره آپارتمان – وکیل ملکی

طرح دعوای فعلی بهانه و مستمسکی است برای ایشان که توانایی پرداخت اجاره را ندارند و از این بهانه  قصد سوء استفاده داشته و می‌خواهند که هم به قول خودشان قرارداد را فسخ نمایند و هم اجاره های معوقه را پرداخت ننمایند.

چنانچه مستحضر هستید تامین دلیل دعوایی غیر ترافعی بوده و بدون دعوت از خوانده و استماع اظهارات ایشان صورت گرفته و حتی دادخواست گاها خوانده نیز ندارد لذا نظریه کارشناسی که د پی تامین دلیل اصدار می یابد ابلاغ  نمی‌شود و لذا قابل اعتراض نیز نیست و حتی گاها طرف مقابل از وجود ان مطلع نمی شود.

 نظریه کارشناسی( تامین دلیل) به هیچ وجه مورد قبول  نیست زیرا اولا: کارشناس در نظریه خویش صریحا مشخص ننموده که گرفتگی لوله مربوط به چه امری است ثانیا مشخص نیست گرفتگی لوله از چه زمانی صورت گرفته و آیا مربوط به بنای ساختمان است و یا این که به جهت استفاده نادرست و متعاقبا ایجاد شده است  زیرا ملک موضوع دعوا همانگونه که عرض شد یک سال قبل و حتی  سال‌های قبل تر نیز در تصرف مستاجر دیگری بوده و مستاجر از آن استفاده می‌نموده است و مشکلی نداشته‌اند.

از سویی نظریه کارشناس تنها به خرابی لوله اشاره کرده در مورد خسارت و ضرر و زیان مورد ادعای خواهان اظهار نظر ننموده است حال خواهان محترم مستند به چه دلیلی مبلغ ضرر و زیان خویش را محاسبه و ان را مطالبه و  ادعا نموده‌اند؟؟؟

حالیه نظر به مطالب ذکر شده تقاضای رد ادعاهای واهی ایشان را مستند به دلایل و دفاعیات ابرازی را دارم.

با سپاس فراوان

 

برای خواندن نمونه لایحه دفاعیه‌ های دیگر می‌توانید بر روی لینک زیر کلیک کنید:

نمونه لوایح دفاعیه

نمونه لایحه دفاعیه طلاق از طرف زوجه

نمونه لایحه دفاعیه طلاق از طرف زوجه

نمونه لایحه دفاعیه طلاق از طرف زوجه

در این مقاله نمونه لایحه ی تجدیدنظرخواهی از رد درخواست طلاق به درخواست زوجه که به استناد عسر و حرج طرح شده بود ارائه می گردد.

قضات محترم دادگاه تجدیدنظر استان تهران

با اهداء سلام ؛

احتراماً؛ظرف مهلت مقرر قانونی ضمن اعتراض به حکم به استحضار می رساند:

حسب دلایل مشروحه ذیل دادنامه معترض عنه خلاف مقررات قانونی و دلایل مثبته پرونده و تنها مبتنی بر فرض و احتمال صادر شده لذا تقاضای نقض آن را دارم.

الف- مستند بودن حکم دادگاه به احتمالات و فرضیات و به نوعی کمک به فراهم آوردن و کسب دلیل برای یکی از اصحاب دعوا (تجدیدنظرخوانده)

ب -اقرار کتبی و صریح تجدیدنظرخوانده به اعتیاد به مصرف قرص ترامادول و عدم کنترل رفتار خویش و ترک انفاق در نوشته های مکرر و تعهد به اصلاح اخلاق و ترک اعتیاد خود در صورتجلسه توافقات مورخه 92/3/9 با ضمانت اجرای اعطای حق طلاق به زوجه و چندین بار تشنج و بستری شدن در بیمارستان به خاطرسوءمصرف این ماده به استناد سوابق پزشکی

ج- فراهم بودن شرایط طلاق خلع به دلیل بخشیدن نصف مهریه در ازای طلاق توسط زوجه در جلسه دادگاه

د- صدور حکم محکومیت زوج به پرداخت مبلغ ماهانه 3  میلیون تومان بابت نفقه زوجه به کلاسه… شعبه …و مبلغ 4 میلیون تومان نفقه فرزند به کلاسه …

ه – عدم ارایه هیچگونه دفاع یا  دلیل محکمه پسند یا مخالفت با درخواست طلاق توسط تجدیدنظرخوانده دردادگاه بدوی و حتی پذیرش ضمنی آن با معرفی داور جهت طلاق

و- دسته بندی ترامادول به عنوان مواد مخدر روانگردان توسط وزارت بهداشت و منع مصرف خودسرانه آن به عنوان مسکن

1- تجدیدنظرخوانده محترم حسب اقرار خودشان در صورتجلسه مورخه 92/3/9 چندین سال است که  معتاد به مصرف قرصهای ترامادول می باشد که به خاطر اعتیاد شدید به مواد مذکور چندین مرتبه به مدت یک شبانه روز کاملا می خوابد و از رفتن به سرکار امتناع می نماید که همین امربارها موجب از دست دادن شغلشان و بیکاری وی گردیده است.

طبق اظهارات زوجه ایشان شبها با فریاد از خواب بیدار می شوند و گاهی کنترل رفتار خود را نداشته و چندین بار به زوجه و فرزندشان حمله نموده اند . سوء مصرف مواد بارها باعث تشنج و بیهوشی ایشان درخانه یا مهمانی گردیده است که یکبار در اسفند ماه گذشته در خانه اشان تشنج کرده و فرزند خردسالشان از دستشان به زمین می افتد و پزشک اورژانس درحضور صاحبخانه و دیگران وی را درمان نموده و به زوجه بابت خطراتی که جان ایشان و فرزندشان را به خاطر اعتیاد بیمار به ترامادول تهدید می نماید هشدار می دهند.(مدارک پزشکی مربوط به سوابق پزشکی تجدیدنظرخوانده وشهادت شهود قبلا تقدیم گردیده است)

نمونه لایحه دفاعیه طلاق از طرف زوجه- آمنه آقاعلی وکیل دادگستری
نمونه لایحه دفاعیه طلاق از طرف زوجه- آمنه آقاعلی وکیل دادگستری

2- اعتیاد و امتناع از رفتن به سرکار موجب گردیده که ایشان قادر به تامین مخارج ابتدایی زندگی و حتی اجاره بهای خانه اجاره ای هم  نباشند به طوریکه اکثر اوقات به دلیل اینکه در خانه چیزی برای خوردن نداشته اند زوجه مجبور می شود به خانه پدرش برود. این مساله طی این چندین سال زندگی مشترک بارها اتفاق افتاده و هر بار زوج تعهد به ترک اعتیاد و جبران اشتباهات گذشته نموده که متاسفانه هیچگاه به تعهد خویش عمل ننموده اند و این وضعیت نابسامان همچنان ادامه دارد و با تمام شدن مبلغ ودیعه مسکن و نداشتن سرپناه، زوجه به ناچار با موافقت زوج و درخواست خود ایشان به خانه پدرشان می روند و به دلیل عدم پرداخت مخارج و نفقه در شعبه … برای نفقه خود و فرزندشان طرح دعوا نموده که منتهی به صدور حکم به پرداخت نفقه علیه زوج گردیده است .

شایان ذکر است که زوج در حال حاضر هیچ سرپناهی نداشته و حتی توان تامین یک خانه ی اجاره ای را هم ندارند که زوجه بتواند با فرزند خردسالشان آنجا با همسرش زندگی نماید.

3- ایشان در هیچ یک از جلسات دادگاه با طلاق موافقت ننموده و نه به موجب لایحه ای مخالفت خود را با طلاق یا دفاعی را در برابر خواسته و دلایل زوجه اعلام داشته بلکه حتی با معرفی پدر خود به عنوان داور به نوعی موافقت ضمنی خویش را با درخواست طلاق موکله اعلام داشته اند.

وی با آگاهی از وضعیت خود از ترس تایید اعتیادشان علیرغم چندین بار ابلاغ دادگاه بدوی ،حاضر به رفتن به پزشکی قانونی جهت بررسی اعتیاد نشد و همین ممانعت از مراجعه نیز خود دلیلی دیگر بر اثبات مدعا می باشد.

4- طبق اعلام وزارت بهداشت ترامادول جزء مواد مخدر روانگردان بوده که استفاده از آن به عنوان مسکن تنها با تجویز پزشک متخصص برای بیماریهای خاص و دردهای شدید، آنهم به مقدار کم پذیرفته شده است و از عوارض شایع اعتیاد به این ماده مخدر، تشنج،شب بیداری،ایجاد حالت انرژی کاذب و توهم،خوابیدن به مدت طولانی و ….می باشد که متاسفانه به دلیل اعتیاد زوج به این مواد تمام این عوارض برای ایشان مکررا حادث گردیده و ایشان از ترس تایید آن حاضر به رفتن به پزشکی قانونی نشدند. لذا استناد قاضی محترم بدوی به مصرف ترامادول به عنوان مسکن توسط خوانده خلاف اصول پزشکی بوده زیرا اصل بر مخدر بودن این قرص و ممنوعیت مصرف آن است و بدون ارایه دلیل پزشکی قابل قبول از ناحیه تجدیدنظرخوانده مبنی بر تجویز پزشک، نمی توان سوءمصرف مواد ایشان را با احتمالات و فرضیات بی اهمیت انگاشت و اقدام وی را وجهه قانونی بخشید زیرا در این صورت تمام معتادین به مواد مخدر می توانند از این راهکار و حربه برای توجیه اعتیاد مضر خود استفاده نمایند.

5- به فرض محال در محال که تجدیدنظرخوانده به عنوان مسکن ترامادول را استفاده نمایند این موضوع باید حتما از جانب ایشان به عنوان دفاع در دادگاه مطرح و قاضی محترم بدوی باید به عنوان دلیل دفاعی ایشان به آن رسیدگی می نموند نه اینکه قاضی محترم بدوی راسا به آن استناد نموده و برای یکی از اصحاب دعوا تحصیل دلیل نمایند و با فرض و احتمال تجویز پزشک، ادعای اعتیاد ثابت شده را رد نمایند.

6- علیرغم وجود تمام دلایل مثبته مذکور باز هم زوجه در جلسه رسیدگی دادگاه اعلام داشته اند که حاضرند در ازای طلاق نصف مهریه خود را بذل و نصف دیگر آن را نیز در ازای اعطای حضانت دخترشان و پیشگیری از آینده تاریکی که در دوره حضانت همسرشان برای وی حادث می شود نیز به زوج خواهند بخشند.

با عنایت به مطالب معروضه و حسب دلایل ارایه شده از جمله اقرار خوانده به اعتیاد و دلایل پزشکی مثبته تشنج که به دلیل مصرف بی رویه ترامادول برای تجدیدنظرخوانده حادث گردیده و محکومیت زوج به ترک انفاق همسر وفرزند خویش و عدم تمکن تامین مخارج اولیه هسر و فرزند و ناتوانی از تامین یک خانه اجاره ای و سایر مستندات اعتیاد مضر وی کاملا محرز بوده و شرایط زندگی را برای زوجه دشوار نموده و موجب عسر وحرج شدید وی گردیده و امنیت جانی ایشان و فرزندخردسالشان در خطر می باشد به نحویکه با وجود عسر و حرج  شدید زوجه ناچارا با بخشیدن نصف مهریه خود حاضر به طلاق گردیده است، لذا  تقاضای نقض دادنامه معترض عنه و صدور حکم طلاق زوجه حسب مواد 1129وبند 2 ماده 1130و 1146 قانون مدنی و عسر  و حرج غیر قابل تحمل  از آن مقام محترم قضایی مورد استدعاست.

با سپاس فراوان

برای کسب اطلاعات بیشتر می توانید به سایت وکیل تهران مراجعه کنید و با ما تماس بگیرید.

 

با سپاس فراوان

نمونه لایحه دفاعیه انحصار وراثت - آمنه آقاعلی وکیل تهران

نمونه لایحه دفاعیه انحصار وراثت

نمونه لایحه دفاعیه انحصار وراثت

ریاست محترم شعبه.. شورای حل اختلاف …

با سلام

 احترماً؛ در خصوص پرونده کلاسه …. به وکالت از خواهان با معرفی وراث متوفی به استحضار می‌رساند:

خواهان(خانم…) همسر دایمی متوفی می‌باشد. متوفی فرزندی ندارد.پدر و مادر متوفی نیز حدود 40 یا 50 سال پیش فوت نموده‌اند.(نام فامیل متوفی برخلاف نام خانوادگی پدرشان به جای …در زمان ثبت شناسنامه به اشتباه … ثبت شده و متوفی برای اصلاح ان اقدام نکرده و مضافا لقب… طبق توضیحات شناسنامه متوفی از نام پدرشان حذف شده است).

 

پدر متوفی … 2 همسر داشته‌اند که متوفی و یک دختر به نام مریم تنها خواهر برادر ابوینی بوده و مادرشان مرحومه سارا می‌باشد. پدر متوفا همسر دیگری نیز داشته و از آن همسر یک دختر دارند که چون آن دختر، خواهر ابی متوفی بوده حسب  ماده ۹۱۸ قانون مدنی که مقرر می‌دارد: اگر میت اخوه ابوینی داشته باشد اخوه ابی ارث نمی‌برند.  بنابراین این خواهر و فرزندانش از ارث محروم می‌باشند. متوفی خواهر امی نیز نداشته است.

 

تنها خواهر متوفی به نام مریم در مورخه 1391/10/23 فوت می‌نماید و از ایشان یک فرزند پسر به نام رضا و دو دختر به نام مرجان و مینا وجود دارد که همراه همسر متوفی وراث مرحوم محسوب می‌شوند.

 

در خصوص استدلال اعضای شورای محترم به اینکه چون خواهر متوفی قبل ایشان فوت کرده‌اند و بنابراین خواهرزاده‌ها ارث نمی‌برند و چون متوفی اعمال و اخوال نیز ندارد پس سهم ایشان به دولت می‌رسد به عرض می‌رساند:

 

 این استدلال به موجب دلایل و مواد قانونی ذیل نادرست است و ارث به خواهرزاده‌ها و همسر متوفی می‌رسد نه دولت.

 

1- طبق ماده ۸۶۱ قانون مدنی موجب ارث یا نسب و یا سبب است.

طبقات ارث عبارتند از:

طبقه اول: پدر و مادر، اولاد و اولادِ اولاد (درجه اول: پدر و مادر و اولاد متوفی)، (درجه دوم: اولادِ اولاد)، (درجه سوم: نبیره‌ها)

 

طبقه دوم: پدرِپدر، پدرِمادر،‌ مادرِمادر، مادرِپدر و برادر و خواهر میت (درجه اول: جد و جده، خواهر و برادر)، (درجه دوم: پدر جد و مادر جد و پدر جده و مادر جده و فرزندان برادر و خواهر)

 

طبقه سوم: عموها، عمه‌ها، دایی‌ها و خاله‌ها و فرزندان آنان (درجه اول: عمو‌ها، عمه‌ها، دایی‌ها و خاله‌ها)، (درجه دوم: اولادِعمو‌ها، عمه‌ها، دایی‌ها و خاله‌ها)

 

علاوه بر طبقات، درجات وراث نیز اهمیت دارند. در حقیقت طبقات، درجات متفاوتی دارند که هر کدام نسبت به درجه پایین‌تر در سهم بردن از اولویت برخوردار هستند.

 

طبق ماده ۸۶۳ قانون مدنی نیز:

وارثین طبقه بعد وقتی ارث می‌برند که از وارثین طبقه قبل کسی نباشد.(از هر درجه)

در فقه یک قاعده شناخته شده و مرجع در بحث ارث (قاعده فقهی) داریم که مقرر می‌دارد:

“خویشاوند نسبی ارث می‌برد مگر اینکه حاجب داشته باشد”.

 

ماده ۸۸۶ قانون مدنی نیز مقرر می دارد:

حجب حالت وارثی است که به واسطه بودن وارث دیگر از بردن ارث کلاً یا جزئاً محروم می‌شود.

 

بنابراین خواهرزاده‌های متوفی که درجه دوم از طبقه دوم هستند حاجبی نه در طبقه اول دارند( پدر و مادر،اولاد و اولادِ اولاد (درجه اول)، (درجه دوم: اولادِ اولاد)، (درجه سوم: نبیره‌ها) و نه حاجب درجه یک از طبقه دوم: پدرِپدر، پدرِمادر،‌ مادرِمادر، مادرِپدر و برادر و خواهر میت.

بنابراین اعتقاد به عدم ارث بری ایشان به جهت فوت مادرشان قبل متوفی استدلالی خلاف قانون است.

نمونه لایحه دفاعیه انحصار وراثت و وراثین
                                      نمونه لایحه دفاعیه انحصار وراثت و وراثین

 

2- به موجب ماده ۸۶۶- در صورت نبودن وارث، امر ترکه‌ی متوفی راجع به حاکم است.

مگر امکان دارد که وارثی نسبی وجود داشته باشد اما ارث به حاکم برسد؟؟؟؟

بنابراین در صورت نبود وارث نسبی ارث به حاکم می‌رسد وقتی وارث نسبی وجود دارد با سببی (زوج و زوجه) با هم ارث می‌برند.

 

3- هر گاه از وارثان هم درجه در طبقه‌ای کسی باقی نمانده باشد، نسل بعد هر یک از اعضای این گروه یا صنف به قائم مقامی نسب بی‌واسطه میراث او را می‎برند و ترکه چنان تقسیم می‎شود که گویی آن نسل به هنگام مرگ مورث زنده بوده است، مگر اینکه فرزندان در طبقه دیگری قرار گیرند.

 

4- بحث قایم مقامی در زمانی پیش می‌آید که مثلا در طبقه دوم دو خواهر در زمان حیات متوفی زنده بوده و بعد  فوت متوفی یکی از آنها فوت نماید و فرزندان این خواهر سهم‌الارث مادر خویش از متوفی را به قایم مقامی مادر مالک می‌شوند و به قایم مقامی مادر با خاله خود وارث می‌شوند. اما در موضوع پرونده و وضعیت طبقه و درجه خویشاوندان متوفی، بحث قایم مقامی منتفی است زیرا خاله یا دایی یا جد و جده‌ای وجود ندارد تا بحث قایم مقامی خواهرزاده‌های متوفی پیش آید.

 

5- به موجب ماده 925 قانون مدنی

در تمام صور مذکوره در مواد فوق اگر برای میت نه برادر باشد و نه خواهر، اولاد اخوه قائم‌مقام آن‌ها شده و با اجداد ارث می‌برند در این صورت تقسیم ارث نسبت به اولاد اخوه بر حسب نسل به عمل می‌آید: یعنی هر نسل حصه کسی را می‌برد که به واسطه‌ی او به میت می‌رسد بنابراین اولاد اخوه‌ی ابوینی یا ابی حصه‌ی اخوه ابوینی یا ابی تنها و اولاد کلاله امی حصه کلاله امی را می‌برند. در تقسیم بین افراد یک نسل اگر اولاد اخوه‌ی ابوینی یا ابی تنها باشند ذکور دو برابر اناث می‌برد و اگر از کلاله امی باشند بالسویه تقسیم می‌کنند.

 

 6- به موجب ماده ۹۱۱ قانون مدنی:

هر گاه میت اولادی بلاواسطه نداشته باشد (یعنی زمان فوت متوفی فوت شده باشند)اولاد اولاد او قائم مقام اولاد بوده و بدین طریق جزو وارث طبقه اول محسوب و با هر یک ‌از ابوین که زنده باشد ارث می‌برد.

‌تقسیم ارث بین اولادِ اولاد بر حسب نسل به عمل میآید یعنی هر نسل حصه کسی را می‌برد که به توسط او به میت میرسد بنابراین اولاد پسر دو برابر ‌اولاد دختر میبرند.

 

و ماده ۸۸۹ قانون مدنی:

در بین وراثت طبقه اولی اگر برای میت اولادی نباشد(یعنی فوت کرده باشند) اولادِ اولاد او هر قدر که پائین بروند قائم مقام پدر یا مادر خود بوده و با هر یک از ‌ابوین متوفی که زنده باشد ارث می‌برند ولی در بین اولاد اقرب به میت ابعد را از ارث محروم می‌نماید.

ماده 937 – هر گاه براي میت نه اعمام باشد و نه اخوال( یعنی در زمان حیات متوفی فوت شده باشند) اولاد آن‌ها به جاي آنها ارث می‌برند و نصیب هر نسل نصیب کسی خواهد بود که به واسطه او به میت متصل می‌شود.

 

بنابراین در مورد خواهرزاده و برادرزاده باید گفت این افراد نیز در صورتی ارث می‌برند که خواهر و برادر هنگام فوت متوفی و تقسیم ارث در قید حیات نباشند بنابراین در صورتی که خواهر یا برادر متوفی که درجه ی بالاتر هستند زنده باشد، به خواهرزاده ها و برادرزاده‌ها ارث نخواهد رسید.

 

در تمام صور مذکور اولاد جایگزن پدر مادر شده و ارث می‌برند پس خواهرزاده‌ها هم جایگزین خواهر شده وارث می‌برند.

 

6- در استفتایی از آیت اله مکارم شیرازی در این خصوص اعلام شده است:

پرسش :اگر میت خواهر و برادر نداشته باشد اما فرزندان آنها زنده باشند تقسیم ارث چگونه خواهد بود؟

پاسخ :در صورتى كه ميّت، خواهر و برادر نداشته باشد، سهم آنان به اولادشان می رسد به این صورت که : 1. سهم برادر زاده و خواهرزاده مادرى بطور مساوى بين آنها تقسيم مى‏شود؛ 2. سهم برادرزاده و خواهرزاده پدرى يا پدر و مادرى چنان تقسيم مى‏شود كه پسر دو برابر دختر مى‏برد. تذکر : اگر برادرزاده پدرى يا پدر و مادرى، همه از يك برادر باشند احتياط آن است كه در مقدار تفاوت ميان پسر و دختر، باهم مصالحه كنند.

ایشان نیز ارث بردن فرزندان خواهر برادر به جای مادر و پدر خویش تاکید کرده‌اند.

 لذا به موجب دلایل و مستندات عدیده قانونی فوق وراث مرحوم عبارتند از یک همسر و سه خواهرزاده به اسامی اعلامی و تقاضای صدور گواهی حصر وراثت به شرح دادخواست انحصار وراثت  مورد استدعاست.

 با سپاس فراوان

 

در صورت تمایل می توانید برای کسب اطلاعات و مشاوره های بیشتر به سایت وکیل تهران مراجعه کنید.