شرایط ندادن مهریه :

گاها پیش می آید که مردی مهریه همسرش را به نحوی مثل خرید ملک یا ماشین به نام زوجه پرداخت کرده است اما رسیدی مبنی بر پرداخت و تبدیل نوع مهریه به مال دیگر از همسرش دریافت ننموده است. با اینکه در این خصوص بهترین روش دریافت اقرار نامه رسمی از زوجه مبنی بر رضایت به تبدیل مهریه و اقرار به دریافت آن می باشد، اما در صورت عدم اقدام در این خصوص، باز هم امکان اثبات این ادعا در دادگاه وجود دارد.

مرتبط بخوانید: قانون جدید مهریه : دانستنی های حقوقی مهم!

شرایط ندادن مهریه نمونه لایحه دفاعیه

دراین مقاله شرایط ندادن مهریه، نمونه لایحه دفاعیه و نمونه حکم مبنی بر پرداخت مهریه جهت مطالعه ارائه می گردد :

ریاست محترم شعبه ..  خانواده مجتمع قضایی شهید باهنر

با سلام

احتراما؛ به وکالت از آقای …خوانده پرونده مهریه به کلاسه …پیرو دفاعیات قبلی مبنی بر پرداخت مهریه با خرید سه دانگ یک واحد آپارتمان برای زوجه و پرداخت ثمن سه دانگ سهم ایشان از آپارتمان مشاع، در ادامه لایحه، متن دادنامه صادره از شعبه ۲۷۵ دادگاه خانواده تهران که در آن پرداخت ثمن آپارتمان متعلق به زوجه را موجب ابراء ذمه زوج از دین مهریه دانسته، به عنوان رویه قضایی در موضوع پرونده حاضر به حضورتان تقدیم می نمایم :

در دادنامه حاضر، دادگاه به موجب واخواهی زوج، که به صورت غیابی محکوم به پرداخت سیصد عدد سکه تمام بهار آزادی بابت مهریه زوجه شده است، رای بر بی حقی واخوانده صادر نموده است.

زوج در واخواهی و در مقام دفاع و اثبات ابراء ذمه خویش از دینی که بابت مهریه به زوجه داشته است و بابت آن بدوا به صورت غیابی محکوم شده است، به پرداخت وجه چک هایی که بابت ثمن آپارتمان متعلق به زوجه داده است متوسل شده است و مستند به این چک ها مدعی پرداخت وجه ثمن آپارتمان به جای مهریه همسر خویش گردیده است.

شرایط ندادن مهریه

شرایط ندادن مهریه

شاید در بدو امر این نوع معاملات هبه زوج به زوجه تعبیر و تفسیر شود لیکن همان طور که در دادنامۀ حاضر، شعبه ۲۷۵ دادگاه خانواده تهران استدلال نموده است، قانون اصل را بر عدم تبرع پرداخت کننده قرار داده است و اگر ادعایی دال بر وقوع عقدی از جمله هبه وجود داشته باشد، مدعی وقوع عقد و یا تادیه مجانی باید ادعای خود را اثبات نماید .

از سوی دیگر شعبه ۲۷۵ دادگاه خانوادۀ تهران ادعای زوجه مبنی بر پرداخت وجه چک های صادر شده از ناحیه زوج را نپذیرفته و اصل را بر تادیه وجه چک به عنوان سند پرداخت از سوی صاحب حساب دانسته و زوجه را در مقام مدعی، ملزم به ارائه دلیل بر اثبات ادعای خود مبنی بر استرداد وجه چک ها به زوج دانسته است.

                                                              دادنامه

پرونده کلاسه … شعبه ۲۷۵ دادگاه خانواده مجتمع قضایی شهید مفتح تهران دادنامه شماره …

واخواه آقای … با وکالت خانم الف به نشانی …

واخوانده خانم … با وکالت «پ» به نشانی …

واخواه دادخواستی به خواسته فوق، به طرفیت واخوانده بالا تقدیم داشته که پس از ارجاع به این شعبه و ثبت به کلاسه فوق و جری تشریفات قانونی در وقت مقرر دادگاه به تصدی امضاء کننده ذیل تشکیل است و با توجه به محتویات پرونده با استعانت از خداوند متعال ختم رسیدگی را اعلام و به شرح ذیل مبادرت به انشای رای می نماید.

مرتبط بخوانید: طلاق توافقی

شرایط ندادن مهریه : نمونه رای دادگاه

در خصوص دادخواست واخواهی آقای …. فرزند …. با وکالت خانم الف به طرفیت …. با وکالت «پ» به خواسته واخواهی از دادنامه شماره …۹۳ این دادگاه، که زوج به پرداخت سیصد سکه بهار آزادی محکوم شده است؛ بدوا ضمن صدور قرار قبول دادخواست واخواهی موضوع ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی؛ النهایه وکیل واخواه بیان می دارد آدرس پدری موکل وی توسط زوجه عمدا اعلام تا زوج بی اطلاع از روند دادرسی باشد و در ماهیت دعوی نیز زوج دین خود (مهریه) را از طریق صدور چک بابت ثمن معامله آپارتمان خریداری شده توسط زوجه پرداخته و در سند پرداخت و چک ، گرچه به اینکه بابت مهریه است  اشاره نشده لیکن زوج با پرداخت ثمن اپارتمان به وسیله چک درصدد ایفای دین ناشی از مهریه بوده است. زوج می افزاید توسط زوجه از منزل اخراج و در حال حاضر سرپناهی ندارد. واخوانده می گوید در آن زمان بحث مهریه نبوده و ملک را با هشتاد میلیون خریداری کردم صدور چک توسط زوج را قبول دارم اما خودم وجه چک ها را پرداخته ام. وکیل واخوانده در دفاع اعلام می دارد که زوجه باید مستندات خود دال بر پرداخت وجه چک را به دادگاه ارائه نماید. دادگاه نظر به اینکه در صورت اختلاف در اینکه دادن وجه یا مال به دیگری با حصر عقلی یا تبرعا بابت هبه و صلح قلمداد شده یا در مقام ایفای دین و تعهد بوده و یا نهایتا قرض و عاریه و امثال آن می باشد، به صراحت ماده ۲۶۵ قانون مدنی که پرداخت را نشانه وجود دین و اماره ایفای تعهد با قصد عدم تبرع میداند ضمن آنکه هبه و صلح برای توجیه عدم استرداد امری وجودی بوده که بایستی از سوی زوجه به اثبات می رسید. لذا فرض اول مردود بوده و از طرفی با نبود قصد استراد مبتنی بر قرض از سوی زوج (فرض سوم) در نهایت فرض دوم در راستای پرداخت دین ناشی از مهریه متعین می گردد. خصوصا اینکه زوجه به اقرار خودش اکنون دارای آپارتمان هفتصد میلیونی ناشی از این معامله بوده، در حالیکه زوج به ادعای خودش بدون هیچ ملکی در خیابان در اتومبیل بیتوته کرده و به نظر می رسد با این نگاه حقوقی به رابطه زوجین واخوانده چیزی از دست نداده بلکه بلاجهت دارا هم شده است. دادن چک که وسیله پرداخت و اماره تعلق وجوه به صاحب حساب بوده و از طرفی بیکاری زوجه و عدم اشتغال وی و رابطه صمیمی خانوادگی، بیانگر اصل اولیه تعلق وجوه به دارنده حساب دارد. با توجه به مراتب مذکور و اظهارات گواهان که در حد اماره قضایی برای دادگاه بوده و نظر به استعلام …۹۳ از اتحادیه فروشندگان طلا و جواهرات که میانگین قیمت سکه را در سال وقوع معامله (۱۳۷۴) مبلغ چهارصد هزار ریال اعلام داشته و با احتساب سیصد سکه طلای تمام بهار آزادی موضوع مهریه (دین زوج) این پرداخت به شرح استدلال فوق در حکم ایفاء دین می باشد. از این رو دادگاه واخواهی را در ماهیت موضوع موثر دانسته به استناد مواد ۳۰۸و ۳۰۵ قانون آیین دادرسی مدنی دادگاه های عمومی و انقلاب با گسستن رای غیابی …۹۳ حکم بر بی حقی خواهان صادر و اعلام می دارد این رای حضوری بوده و ظرف مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ قابل تجدیدنظر خواهی در دادگاه محترم تجدید نظر استان تهران است.

…. رئیس شعبه ۲۷۵ دادگاه حقوقی تهران

با عنایت به مطالب مذکور و شرح دفاعیات به موجب لایحه سابق، از جنابعالی تقاضا می گردد با تکیه بر وجدان و معلومات عدیده قضایی خویش و مداقه در اظهارات،(همانگونه که قطعا همواره به همین منوال بوده است) مانع از محکومیت ناحق موکل، به پرداخت مهریه ای گردید که قبلا آن را با پس انداز سالها حقوق کارمندی تادیه نموده و در حال حاضر تنها اقساط وام آن برای ایشان باقی مانده با سه دانگ خانه ای که زوجه حتی به آن هم رحم نکرده و درصدد فروش آن و خلع ید موکل و فرزند مشترک از تنها سرپناه شان برآمده مضافا اینکه موکل را بابت اجرت المثل ایام تصرف سهم همین خانه و اجرت المثل ایام زوجیت محکوم و مقروض نموده اند.

لذا تقاضای صدور حکم بر بی حقی خواهان را دارم.

شرایط ندادن مهریه

شرایط ندادن مهریه

 در صورتیکه نیاز به مشورت با وکیل متخصص در امور مهریه دارید با ما تماس بگیرید.

آمنه آقاعلی( وکیل پایه یک دادگستری)

 

تفاوتها و شباهتهای قانونی بین سرقفلی و حق کسب، پیشه و تجارت

هر دو این حقوق تنها برای اماکن تجاری وجود دارند و قانون برای اماکن مسکونی چنین حقی متصور نیست. با وجود تفاوت های بسیاری که بین این دو نهاد وجود دارد؛ در عرف و حتی نزد عده ای از قضات و حقوق دانان، هنوز هم این دو اصطلاح به جای یک دیگر به کار می رود و با هم اشتباه می شوند و یکسان تصور می گردند. در حالیکه آثار و شرایط قانونی مترتب بر این دو عنوان حقوقی کاملا با هم متفاوت می باشد. به دلیل اهمیت این موضوع در این مقاله به تفکیک هر دو عنوان و تفاوت های آن توضیح داده شده است. بنابراین خواندن این مقاله مفید را از دست ندهید.

آنچه در این مقاله می خوانید:

  • تعریف سرقفلی
  • شرایط قانونی لازم جهت تعلق سرقفلی
  • مستندات قانونی سرقفلی
  • تعریف حق کسب، پیشه و تجارت
  • تفاوت های حق کسب پیشه و تجارت با حق سرقفلی

سرقفلی چیست؟

در زمان انعقاد عقد اجاره ملک تجاری، معمولا مالک علاوه بر کرایه ای که از مستاجر می گیرد  وجهی نیز تحت عنوان سرقفلی دریافت می نماید، با پرداخت این مبلغ اضافه به مالک که یه سرقفلی مشهور است مستاجر هم اجاره کمتری پرداخت نموده هم برای مستاجر یک حقی ایجاد می شود که به واسطه این حق نسبت به دیگران در اجاره کردن محل مزبور حق تقدم یافته و اولویت اجاره با ایشان است. مثلا اجاره یک ملک تجاری، ماهانه ۳۰ میلیون تومان است، حال اگر مستاجر مبلغ ۸۰۰ میلیون تومان بابت سرقفلی این مغازه پرداخت نماید؛ می تواند همان ملک را ماهانه ۱۰۰ هزار تومان یا مقداری کمتر یا بیشتر اجاره و در زمان تخلیه نیز  موجر مکلف است سرقفلی پرداختی را به وی مسترد نماید. به این عمل در عرف تجاری خرید سرقفلی می گویند.

سرقفلی و حق کسب

سرقفلی و حق کسب

بنابراین حق سرقفلی مختص مستاجر نیست، مالک ملک تجاری قبل از اینکه منافع ملک را به مستاجر واگذار نماید صاحب و مالک این حق است و می تواند آن را به مستاجر واگذار نموده و عوض آن را دریافت نماید. از سویی بقا این حق برای مالک نیازمند استمرار اجاره نیست؛ اما هر چه که مدت اجاره طولانی تر باشد حق موجر را در امکان تخلیه ملک محدودتر و دامنه حقوق مستاجر را بیشتر می نماید.

مرتبط بخوانید : اموال معاف از مالیات در سال ۹۸ و ۹۹ چه مواردی هستند!؟

شرایط تعلق سرقفلی:

  • سرقفلی فقط در اجاره هایی متصور است که بعد از تاریخ ۱۳۷۶/۷/۱ منعقد شده و به اجاره های مشمول سال ۵۶ تا سال ۷۶، حق کسب پیشه و تجارت تعلق می گیرد.
  • قرارداد تنظیم شده بین طرفین باید عنوان «اجاره» داشته باشد. بنابراین در قراردادهایی که تحت عنوان صلح بین موجر و مستاجر منعقد می گردد، ایجاد حق سرقفلی منتفی است.
  • مستاجر باید مبلغ را به صریحا به عنوان «سرقفلی» پرداخت کرده باشد نه عنوان دیگر و این امر که پرداخت بابت سرقفلی است در توافقات طرفین صراحت داشته باشد یا قابل احراز باشد.
  • قرارداد رسمی یا عادی اجاره تفاوتی در ایجاد حق ندارد.
  • مبلغ سرقفلی با توافق طرفین تعیین می گردد و اگر مستاجر این مبلغ را پرداخت نکرده باشد در زمان تخلیه نمی تواند مدعی دریافت وجهی بابت سرقفلی گردد.
  • در سرقفلی، قرارداد اجاره به صورت خود به خود تمدید نمی شود و بعد از اتمام مدت قرارداد، اگر مستاجر اجاره را تمدید ننماید و بخواهد ملک را تخلیه کند، مالک مکلف است وجه سرقفلی که در ابتدای اجاره از مستاجر گرفته به قیمت عادله روز با توافق یا جلب نظر کارشناس رسمی دادگستری به او بازگرداند.

مستندات قانونی سرقفلی:

همانگونه که ذکر شد، قانونگذار سرقفلی را در قانون روابط موجر و مستاجر مصوب۱۳۷۶/۷/۱ به رسمیت شناخته و صراحتا از این عنوان حقوقی نام برده است.

ماده ۶  این قانون مقرر می دارد:

“هر گاه مالک، ملک تجاری خود را به اجاره واگذار کند، می‌تواند مبلغی را تحت عنوان سرقفلی از مستاجر دریافت کند. همچنین مستاجر می‌تواند در اثنای مدت اجاره برای واگذاری خود، مبلغی را از موجر یا مستاجر دیگر به عنوان سرقفلی دریافت نماید…”

حق کسب پیشه و تجارت چیست؟

این حق در نتیجه عمل مستاجر به تدریج و به مرور زمان به وجود می آید. بعد از اینکه مستاجری شغل و فعالیت خود را آغاز می کند، مردم از وجود این محل تجاری مطلع شده و نزد مشتریان خود اعتباری کسب می کند که رفت و امدهای مشتریان موجب افزایش قیمت ملک نیز می شود، بنابراین حقی برای مستاجر به وجود می آید که به آن حق کسب و پیشه یا تجارت می گویند. به اعتبار این حق، مالک نمی‌تواند پس از پایان یافتن مدت قرارداد، مستاجر را مجبور به تخلیه ملک نماید و قرارداد اجاره به صورت خود به خود تمدید می‌شود.

این حق مال و سرمایه غیرمادی محسوب شده و متعلق به مستاجر است و به مالک اختصاص ندارد. قانون این ارزش افزوده‌ی پنهان ایجاد شده را تنها برای اماکن تجاری به رسمیت شناخته و از آن حمایت نموده است.

تفاوت حق کسب پیشه و تجارت با سرقفلی:

  • حق کسب، پیشه یا تجارت در قراردادهای اجاره ای متصور است که پیش از ۱/۶/۱۳۷۶ منعقد شده اند. اما قانونگذار حق سرقفلی را در قانون روابط موجر و مستاجر سال ۷۶ به رسمیت شناخته است. بنابراین در قراردادهای اجاره اماکن تجاری که از سال ۱۳۷۶ منعقد شده، گرفتن سرقفلی در آن ها جایز می باشد اما  در این اجاره ها حق کسب و پیشه و تجارت به مستاجر تعلق نمی گیرد.
  • حق کسب و پیشه متعلق به مستاجر بوده که در نتیجه فعالیت و شهرت کسبی وی به وجود می آید. این حق به مالک اختصاص ندارد. اما سرقفلی مختص مستاجر نیست، مالک ملک تجاری قبل از اجاره ملک به مستاجر نیز، صاحب این حق است و می تواند آن را به مستاجر واگذار نماید و یا بدون انتقال سرقفلی ملک خویش را اجاره دهد و انتقال یا عدم انتقال ان به صلاحدید و اختیار موجر است.
  • مبلغ سرقفلی با توافق موجر و مستاجر و بر مبنای معیارهایی همچون موقعیت جغرافیایی ملک تجاری، کیفیت مصالح و تجهیزات ملک، متراژ و غیره تعیین می شود. در حالیکه ارزش حق کسب و پیشه به موجب نظریه کارشناس رسمی دادگستری و حکم دادگاه با توجه به معیارهایی چون مدت زمان اجاره، نوع شغل و کسب، میزان اعتبار کسب شده توسط مستاجر و غیره معیین می گردد و  به لحاظ تخصصی بودن موضوع معمولا توافق موجر و مستاجر درمیزان آن نقشی ندارد.
  • سرقفلی قابل توقیف و بازداشت توسط طلبکاران و قابل ضمان است. درحالی که حق کسب و پیشه هیچکدام ازمزیتهای قانونی ذکر شده را ندارد.
  • سرقفلی قابلیت اسقاط را دارد و می توان در ابتدای اجاره از مستاجر سرقفلی دریافت نکرد تا در زمان تخلیه نیز حقی برایش ایجاد نگردد. اما حق کسب و پیشه و تجارت حتی با توافق طرفین نیز قابل اسقاط نیست و نمی‌توان در اجاره نامه شرط کرد که این حق از بین رفته یا به مستاجر تعلق نگیرد و چون این موضوع یک قانون آمره است توافق خلاف آن قابل قبول نیست و  با تخلیه مغازه به الزام قانون حق کسب و پیشه به مستاجر تعلق می گیرد حتی اگر خلاف آن توافق شده و مقرر گریده باشد حقی به مستاجر تعلق نگیرد.
  • اگرمستاجری بخواهد حق کسب و پیشه خود را به شخص دیگری انتقال دهد این واگذاری حتما باید با سند رسمی انجام شود و سند عادی در اینخصوص معتبر نیست. اما انتقال سرقفلی هم با سند رسمی و هم با سند عادی با شهادت دو نفر معتمد امکانپذیر است.
سرقفلی و حق کسب

سرقفلی و حق کسب

تخلیه با پرداخت کامل حق کسب پیشه و تجارت:

مالک در سه مورد می‌تواند مغازه را با پرداخت تمام حق کسب پیشه تخلیه کند.

۱- تخلیه برای تخریب و نوسازی ملک باشد:

مالک می‌تواند با اخذ جواز یا گواهی ساخت از شهرداری، تخلیه مغازه را تقاضا نماید. دادگاه با بررسی مستندات مالک و بعد از احراز صحت جواز ساخت یا گواهی شهرداری میزان حق کسب را با ارجاع به کارشناس رسمی تعیین و حکم به تخلیه مغاره را به شرط پرداخت کل مبلغ حق کسب در حق مستاجر صادر خواهد نمود.

مرتبط بخوانید: قانون جدید مهریه : دانستنی های حقوقی مهم!

۲- تخلیه به جهت نیاز مالک به ایجاد کسب و کار در محل اجاره:

مالک اگر فاقد شغل بوده و برای امرار معاش خویش نیاز به استفاده از مغازه خود داشته باشد، می تواند با اثبات نیاز شخصی در استفاده از ملک تجاری در دادگاه، با پرداخت کل حق کسب پیشه تعیین شده توسط کارشناس، مغازه را تخلیه و در اختیار بگیرد.

۳- تخلیه به دلیل نیاز به سکونت:

اگرمحل سرقفلی قابلیت سکونت نیز داشته باشد و مالک نیز فاقد مسکن باشد می‌تواند برای سکونت خود یا خانواده اش ( فرزندان و همسر) و یا پدر و مادر خویش، تقاضای تخلیه ملک را مطرح نماید. در این صورت صدور حکم تخلیه منوط به پرداخت کامل حق کسب پیشه و تجارت در حق مستاجر است.

تخلیه با پرداخت نصف حق کسب، پیشه :

حسب ماده ۱۹ قانون روابط موجر و مستاجر ۱۳۵۶ ” اگر مستاجر به موجب اجاره نامه حق انتقال به غیر داشته باشد می تواند برای همان شغل یا مشابه آن، منافع را با سند رسمی به دیگری انتقال دهد”. به موجب تبصره ۱ همان ماده، اگر مستاجر حق خود را بدون رعایت این شرایط به غیر انتقال دهد، به دلیل این تخلف مستاجر، موجر می‌تواند با پرداخت نصف حق کسب پیشه برابر نظر کارشناس، ملک را تخلیه نماید. در این صورت مبلغ تعیین شده حسب مورد به مستاجر یا متصرف جدید پرداخت خواهد شد.

موارد تخلیه ملک بدون پرداخت حق کسب و پیشه:

مالک در سه مورد می‌تواند حق درخواست تخلیه بدون پرداخت حق کسب پیشه تجارت را طرح نماید.

۱- در صورت تغییر کاربری مغازه توسط مستاجر بدون اخذ رضایت مالک:

در صورتی که مستاجر بدون رضایت مالک شغل خود را تغییر دهد و آن شغل مشابه شغل تعیین شده  در اجاره نامه نباشد، مالک با اثبات تغییر کاربری بدون اذن و اجازه، حق درخواست تخلیه بدون پرداخت یک ریال از حق کسب پیشه را دارد زیرا مستاجر تخلف نموده است.

سرقفلی و حق کسب

سرقفلی و حق کسب

نکته:

مستاجر تنها در دو مورد می‌تواند بدون اخذ رضایت مالک شغل خویش را تغییر دهد:

الف – در صورتیکه شغل خاصی در اجاره نامه ذکر نشده باشد.

ب – در صورتیکه حق تغییر شغل و تغییر کاربری را به طور مثال به موجب حکم دادگاه داشته باشد.

۲- تخلیه به جهت تعدی و تفریط مستاجر باشد:

در صورتیکه مستاجر برخلاف شروط قراردادی یا عرفی نسبت به محل تجاری اقداماتی انجام دهد، مرتکب تعدی یا تفریط شده است. به عنوان نمونه اگر اقدام به احداث بنا و یا ایجاد بالکن در پشت بام نماید مرتکب تعدی شده است. در این صورت حکم به تخلیه محل، بدون پرداخت حتی یک ریال حق کسب و پیشه علیه وی صادر می گردد.

۳- عدم پرداخت اجاره بها در موعد مقرر:

با تخلف مستاجر در پرداخت اقساط اجاره، مالک می‌تواند بدون پرداخت ریالی از بابت حق کسب و پیشه مغازه را تخلیه نماید.

با توجه به پیچیدگی های بحث سرقفلی و حق کسب و پیشه، در صورتی که نیاز به مشورت با وکیل متخصص در امور ملکی و سرقفلی دارید با ما تماس بگیرید.

آمنه آقاعلی( وکیل پایه یک دادگستری)

۰۹۱۲۴۱۹۹۳۱۱

قانون جدید مهریه :

روش های مطالبه مهریه طبق قانون جدید مهریه یکی از سوالات پر تکراری است که همواره از ما وکلای دادگستری پرسیده می شود. به دلیل تغییرات اخیر در قوانین و رویه قضایی مطالبه مهریه ، این روزها خانم ها به دنبال آسان‌ترین و سریعترین روش مطالبه هستند تا در کمترین زمان و با کمترین هزینه مهریه خویش را دریافت نمایند. در این مقاله تلاش نموده ایم تا اطلاعات حقوقی مفیدی را در مورد انواع روش‌های قانونی مطالبه مهریه به شما ارائه نماییم.

خواندن این مقاله مفید را از دست ندهید.

قانون جدید مهریه : مهریه چه زمانی به زن تعلق می گیرد؟

به محض وقوع عقد و ثبت آن، زن مالک کل مهریه می شود که نصف آن در همان ابتدا و از زمان ثبت عقد و نیم دیگر بعد از برقراری رابطه جنسی یا تمتع مرد، در ملکیت زن مستقر می شود. مهریه ممکن است به صورت عندالمطالبه باشد یا عندالاستطاعه، در مهریه عندالمطالبه به محض تقاضا و مطالبه زن برای حق خویش، زوج مکلف به پرداخت آن است اما وصول مهریه عندالاستطاعه منوط به اثبات استطاعت و تمکن مالی مرد توسط زن است.یعنی بعد از اینکه ثابت شد مرد توانایی مالی دارد مکلف به پرداخت مهریه می گردد.

قانون جدید مهریه

قانون جدید مهریه

انواع مهریه:

  • وجه نقد: 

اگر کابین یا مهریه یا صداق وجه رایج باشد باید متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه زمان تأدیه نسبت به سال اجراى عقد تا یکسال قبل از مطالبه که توسط بانک مرکزى جمهورى اسلامى ایران تعیین مى گردد محاسبه و پرداخت خواهد شد.

فرمول محاسبه مهریه وجه نقد عبارت است از :

متوسط شاخص بها در سال قبل از مطالبه، تقسیم‏ بر متوسط شاخص بها در سال وقوع عقد، ضرب در مهریه مندرج در عقدنامه.

  • سکه

در صورتیکه مهریه به صورت سکه تعیین شده باشد مرد مکلف است عین سکه ها را تهیه یا قیمت روز سکه را ( به نرخ اعلام شده توسط بانک مرکزی) پرداخت نماید.

  • ملک:

اگر ملک خاصی به عنوان مهریه تعیین شود از تاریخ وقوع و ثبت عقد، متعلق به زوجه بوده و با مطالبه وی، ملک باید تحویل زن گردد و منافع ملک از دوران ثبت عقد تا زمان تحویل متعلق به زوجه است.

  • اموال دیگر

هر چیزی که در عرف دارای ارزش مالی بوده و یا در روابط طرفین ارزشمند بوده و قانونا هم قابل تملک باشد مثل عکس خانوادگی یا گل و … را می توان به عنوان مهریه تعیین کرد.

راه های وصول صداق :
  • از طریق دادگاه ( محاکم خانواده یا شوراهای حل اختلاف)

با تقدیم دادخواست توسط زوجه یا وکیل وی از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضائی و پرداخت هزینه دادرسی (دعوی از جمله دعاوی مالی است) و یا تقاضای اعسار از پرداخت هزینه دادرسی، دادخواست مطالبه ثبت و به دادگاه خانواده ارجاع می شود. با تعیین وقت و دعوت از طرفین جلسه دادرسی تشکیل و در صورت وجود شرایط قانونی لازم، حکم به محکومیت مرد به پرداخت مهریه صادر می گردد. پس از قطعی شدن حکم و عدم پرداخت، توسط اجرای احکام دادگستری با معرفی مال توسط محکوم له(زوجه) اموال محکوم علیه توقیف و از طریق مزایده به فروش می رسد یا تحت شرایط خاصی که در ادامه به آن اشاره می کنیم، با صدور حکم جلب مرد، زوجه می تواند با جلب مرد مهریه خویش را وصول نماید.

مرتبط بخوانید: طلاق توافقی

نکته :

اموال معرفی شده جهت توقیف و وصول مهریه، نباید از مستثنیات دین مقرر در قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی باشد.

بخشنامه رییس قوه قضاییه در خصوص تعدیل و تقسیط و رسیدگی به اعسار

بر اساس قانون جدید زندان برای مهریه؛ حکم جلب مرد فقط تا میزان ۱۱۰ سکه بهار آزادی صادر می شود زیرا مرد متمکن یا غیر متمکن مکلف به پرداخت ۱۱۰ عدد می باشد. اما برای صداق بیش از ۱۱۰ سکه حکم جلب صادر نمی شود و زوجه مکلف است اموال و دارایی مرد را به دادگاه معرفی نماید تا دادگاه نسبت به توقیف و تامین مهریه از اموال اقدام نماید. مگر زن ملائت مرد و تمکن مالی وی را ثابت نماید تا حکم جلب صادر گردد.

بنابراین این تصور که بین مردم شایع شده است که مهریه را نمی توان بیشتر از ۱۱۰ عدد سکه تعیین کرد اشتباه و برداشت نادرست از بخشنامه قوه قضاییه می باشد.

قانون جدید مهریه

قانون جدید مهریه

قانون جدید مهریه : مطالبه مهریه از طریق اجرای ثبت:

از آنجاییکه سند ازدواج یک سند رسمی است می توان از طریق ادارات اجرای مفاد اسناد رسمی ازدواج اقدام به وصول مهریه کرد.

برابر بند “ج” ماده ۲ آیین نامه اجرای مفاد اسناد لازم الاجرا و طرز رسیدگی به شکایت از عملیات اجرایی مرجع صالح برای صدور اجرائیه، دفتر ازدواجی است که عقد نکاح را ثبت نموده است.

اجرا گذاشتن مهریه از اداره ثبت فقط در دو حالت به نتیجه می رسد: اول اینکه  هدف ممنوع الخروج کردن زوج باشد. دوم در صورتی که شوهر اموالی غیر از مستثنیات دین برای توقیف داشته باشد که بتوان مهریه را از آن وصول نمود.

نکته:

صدور حکم جلب توسط اجرای ثبت به هیچ وجه ممکن نیست.

قانون جدید مهریه : نحوه مطالبه از طریق اجرای ثبت:

  • درخواست ذی نفع از سردفتر ازدواج ثبت کننده نکاح

با تقاضای کتبی ذی نفع (زوجه ، وکیل یا نماینده قانونی) سردفتری که سند ازدواج را ثبت و صادر نموده است اجرائیه صادر می نماید. این درخواست الزاما باید “کتبی” و در فرم مخصوص تنطیم و تنها همان دفتر ازدواجی که سند را ثبت نموده، می تواند اجراییه را صادر کند نه دفاتر ازدوج دیگر.

  • صدور اجرائیه و ارسال آن به زوج و اداره ثبت.

سردفتر مکلف است رونوشت سند را در برگ های اجراییه مخصوص در سه نسخه تهیه کرده و موضوعی را که باید اجرا شود (مطالبه سکه، وجه نقد و … ) در محل مخصوص آن نوشته، برگ های اجراییه را امضا کرده و مهر بزند و نسخه ای از آن را به نشانی زوج که درعقدنامه قید شده است با پست سفارشی ارسال یا آن را به متقاضی تحویل دهد که با پست برای وی ارسال نماید.

مرتبط بخوانید: وکالت در طلاق چیست؟!

رسید پستی به همراه مدارک دیگر توسط سردفتر یا زوجه به اجراییات ثبت ارسال می شود.

  • ابلاغ اجرائیه و ترتیب اجرا

پس از وصول اجرائیه، واحد اجراییات اسناد رسمی، آن را در دفتر مخصوص ثبت و نسخه ای از آن جهت ابلاغ به زوج، به مامورابلاغ تحویل داده می شود.

از تاریخ ابلاغ اجرائیه، شوهر باید ظرف مدت ۱۰روز مهریه را بپردازد یا ترتیبی برای پرداخت دین خود فراهم و یا مالی معرفی کند که اجرای سند مقدور باشد.

  • معرفی و بازداشت اموال زوج

پس از ابلاغ اجراییه و گذشت موعد مقررقانونی ۱۰ روز، اگر مهریه پرداخت نشود، اجراییات ثبت معادل طلب زوجه از اموال معرفی شده ای که به نام محکوم علیه باشد بازداشت می کند. در صورت عدم پرداخت ، اموال بازداشتی از طریق مزایده به فروش رسیده و مطالبات زوجه پرداخت می شود.

قانون جدید مهریه : موارد معافیت از پرداخت نیم عشر دولتی

در صورتیکه زوجه در هر مرحله از عملیات اجرایی منصرف شود و درخواست اجرای خود را پس بگیرد، به دلالت ماده ۹۸ قانون تنظیم بخشی از مقررات مالی دولت از پرداخت حق الاجرا معاف است.

مزایای مطالبه مهر از طریق اجرای ثبت

  • روند وصول از اجرای ثبت، بسیار سریعتر از دادگاه است زیرا وقت های تعیین شده جهت معرفی و توقیف اموال کوتاه تر از دادگاه است.اما مطالبه از طریق محاکم دادگستری نیازمند تقدیم دادخواست و رعایت مقررات شکلی دیگر همچون ابلاغ و غیره است که مستلزم تعیین وقت و رسیدگی (شکلی- ماهوی) طولانی است.
  • هزینه اقدام از طریق اجرای ثبت از دادگاه کمترمی باشد .در دادگاه علاوه بر پرداخت هزینه دادرسی هزینه اجرایی نیز باید پرداخت شود. در صورتی که از طریق اجرای ثبت فقط حق الاجرا تعلق پرداخت می گردد.
  • از طریق اجرای ثبت در زمانی کوتاه می توان زوج را ممنوع الخروج کرد ولی اگر از طریق دادگاه اقدام شود ممنوع الخروج شدن زوج منوط به قطعی شدن دادنامه محکومیت وی می باشد .
  • اجرائیه صادره از اجرای ثبت، مشمول مرور زمان نمی شود، چون نصی در این خصوص پیش بینی نشده است. ولی به استناد ماده ۱۶۸ قانون اجرای احکام نسبت به اجرائیه دادگاه، مرور زمان پنج ساله جاری می گردد.

مطالبه مهر بعد از فوت زوج:

مهریه دین و بدهی بر ذمه مرد است در صورتیکه زوج قبل ازپرداخت آن فوت کند، مهریه از دیون ممتازه محسوب مى‏ شود و باید بلافاصله از ما ترک متوفی، زودتر از بقیه بدهی ها پرداخت‏ شود. در خصوص مهریه ای که وجه نقد است ملاک محاسبه تاریخ فوت شوهر خواهد بود.

آمنه آقاعلی( وکیل پایه یک دادگستری)

۰۹۱۲۴۱۹۹۳۱۱

ربا با توسل به معامله صوری : هر آن چیزی که باید بدانید!

ربا با توسل به معامله صوری : ربا چیست؟ 

ربا به عنوان یکی از گناهان کبیره همواره مورد نکوهش دین مبین اسلام بوده و برای آن علاوه بر پیش بینی عقوبت شدید اخروی در احکام فقهی و قوانین کیفری ایران، مجازاتهایی تعیین شده است. سود، بهره، ربا، نزول و کلماتی از این قبیل همگی به یک معنا هستند.

شرط اساسی برای تحقق ربوی بودن یک معامله این است که یک طرف تنها در سود معامله شریک باشد؛ اما در صورت ورود ضرر، در زیان شریک نباشد و ضرر متوجه وی نشود.

از منظر قوانین حقوقی، قرارداد ربا تحت هر عنوانی که منعقد شده باشد، باطل است و اگر طرفین به تعهدات این قرارداد عمل ننمایند، به دلیل «نامشروع بودن جهت معامله» حسب ماده ۱۹۰ قانون مدنی، نمی توان الزام به انجام تعهدات چنین قراردادی را از دادگاه خواست.

رباخواران در اغلب موارد، برای اینکه عملشان مشمول مجازات نگردد و کارشان وجهه و ظاهر قانونی داشته باشد در قالب عقود و قرارداد صوری اقدام به دریافت ربا می نمایند. اما باید بدانید که این معاملات نیز هر چند شکل قانونی دارد اما محکوم به بطلان است و پول اضافه ای که در این خرید و فروش صوری رد و بدل می‌شود، حرام و” اکل مال به باطل” است .

ربا با توسل به معامله صوری

ربا با توسل به معامله صوری

ربا با توسل به معامله صوری  :

تعریف ربا:

ربا به معنی معامله دو کالای هم جنس به مقدار اضافه برای یکطرف یا قرض دادن به شرط باز پس گیری مبلغی اضافه از اصل پول یا در نظر گرفتن سود ظالمانه در معامله یا تجارت است.

مرتبط بخوانید: اعسار چیست؟ شرایط قبول آن و نکات مهم که باید بدانید!

در ادامه یک نمونه لایحه اثبات ربا را می توانید مطالعه نمایید.

ریاست محترم شعبه …دادگاه کیفری دو استان تهران

شرح ماوقع:

آقای… احدی ازموکلین، به دلیل مشکلات مالی بوجود آمده و برگشت خوردن چک هایشان، نیازمند پول نقد می گردند که به دلیل وضعیت نامناسب اقتصادی، از تامین آن عاجز می مانند و امکان دریافت وام از بانک نیز برایشان وجود نداشت. با جستجو در اینترنت آگهی منتشر شده از مشتکی عنه در سایت دیوار را مشاهده که اعلام داشته بودند در زمینه تامین سرمایه فعالیت می کنند. مشتکی عنه حاضر شده بود مبلغ ۲۰۰ میلیون تومان پرداخت نمایند مشروط به اینکه آقای … هر ماه مبلغ ۵ میلیون و پانصد هزار تومان به عنوان سود به وی بپردازد .دو موکل دیگر که از آشنایان آقای … می باشند در ازای دریافت مبلغی از وی، حاضر می شوند که ضمانت موکل را در بازپرداخت قرض و سود آن به عهده بگیرند.

به تقاضای مشتکی عنه و طبق روش کار ایشان ، برای اینکه معامله ی ربوی ظاهر قانونی داشته و از دریافت سود مطمئن باشند، قرارداد صوری فروش چندین شاخه تیرآهن در مورخه ۲۵/۶/۹۶ بین طرفین تنظیم می گردد و موکلین به عنوان فروشنده، قرارداد بیع و مبلغ ۳۰۰ میلیون تومان سفته را در همان تاریخ امضا می نمایند، که سفته ها به نام آقای …صادر و دو موکل دیگر ظهر آنها را به عنوان ضامن امضا می نمایند(توجه فرمایید که تاریخ سفته ها با تاریخ قرارداد یکی است)

 اولین قسط نزول معامله ربوی، درمورخه ۲۸/۷/۹۶ به مبلغ ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان توسط آقای… نقدا به مشتکی عنه پرداخت و قسط دوم سود نیز در دو نوبت در تاریخ ۸/۹/۹۶ به حساب مشتکی عنه واریز می گردد، اما به دلیل مشکلات مالی موکل دیگر قادر نبودند که اقساط سودهای بعدی را واریز نمایند.

مشتکی عنه نیز از فرصت پیش امده استفاده نموده و قرارداد و سفته ها را جداگانه اجرا گذاشته و بابت ۲۰۰ میلیون تومان موکلین را به پرداخت ۸ میلیارد تومان محکوم نموده و مطالبه وجه سفته ها را نیز در مراجع قضایی مطرح نموده است.

دفاعیات به شرح ذیل می باشد:

اقسام ربا عبارتند از :

  • هر نوع سود بر روی پول صرف نظر از درصد آن.
  • عدم برابر بودن دو کالای مورد معامله.
  • تحصیل مال یا دریافت هر مقداری بیشتر از وام دریافت شده، از ناحیه ربا دهنده با تبانی و توسل متقلبانه تحت هر عقد صوری از ناحیه متقاعدین.
  • سود با درصد بیش از حد که بر روی پول اخذ شود.
ربا با توسل به عقد صوری:

این جرم یکی از مصادیق خاص کلاهبرداری است. در رباخواری با توسل به عقد صوری، عنصر اصلی و سازنده جرم کلاهبرداری، سوء استفاده از یک وسیله قانونی، به قصد فرار از یک ممنوعیت شرعی و قانونی برای رباخواری است. لذا وجه مشترک کلاهبرداری عام و رباخواری از طریق توسل به عقد صوری متکی بودن هر دو عمل بر حیله و تقلب میباشد که در اینجا تقلب به معنی کتمان و مخفی کردن یک واقعبت نامشروع است .

حسب ماده ۵۹۵ قانون مجازات اسلامی ایران ربا جرم است و برای آن  به شرح ذیل مجازات در نظر گرفته شده است:

“هر نوع توافق بین دو یا چند نفر تحت هر قراردادی از قبیل بیع ،قرض،صلح و امثال آن …..یا زاید بر مبلغ پرداختی دریافت نماید ربا محسوب و جرم شناخته می شود .مرتکبین اعم از ربا دهنده، ربا گیرنده و واسطه ی بین آنها علاوه بر ردِ اضافه به صاحب مال به شش ماه تا سه سال حبس و تا ۷۴ ضربه شلاق و نیز معادل مورد ر با به عنوان جزای نقدی محکوم می‌گردند”

از طرفی آیه شریفه” احل الله البیع و حرم الربا” واحادیث و اخبار وارده این اعمال را منع کرده و باطل اعلام نموده است.

ربا با توسل به معامله صوری

ربا با توسل به معامله صوری

دلایل اثباتی ربوی بودن معامله :

۱- هیچ کدام از موکلین در زمینه خرید و فروش آهن آلات نه فعالیت داشته و نه اصلا تیرآهنی وجود داشته است . احدی از موکلین بنگاه معاملات ملکی داشته  و شغل آقای …( که پول را از مشتکی عنه دریافت نموده) چاپ  تبلیغات و تراکت است و هیچ کدام نه تیرآهنی برای فروش داشته اند و نه از قیمت آن و نه از تبعات امضای قراردادی با وجه التزام سنگین ۱۰۰ درصد ماهانه و ۱۰ درصد روزانه اطلاع داشته اند.

برعکس، مشتکی عنه که مدیر یک موسسه حقوقی است و در صنف آهن آلات نیز فعالیت دارد اکثر قراردادهای صوری خود را برای فرار از مجازات ربوی بودن در قالب معامله آهن منعقد می نماید چون هم از قیمت، هم از کم وکیف و مشخصات اهن اطلاع وافی دارد.

۲- رقم معامله صوری،۲۰۰ میلیون تومان تعیین شده، دقیقا معادل مبلغی که وام داده شده و سود ماهانه از آن دریافت می شده است.

۳-  در قرارداد صوری وجه التزامی بسیار سنگین جهت عدم تحویل کالا ،  روزانه %۱۰ درصد و ماهانه ۳۰۰% درصد ثمن معامله!!!! تنها برای فروشندگان تعیین شده است!!!!

مرتبط بخوانید: تقصیر زیان دیده در تعیین میزان خسارت

جالب این است که حسب قرارداد، با وجود اینکه خریدار صوری، در زمان تنظیم آن، تنها ۳۰ میلیون از ثمن را پرداخت کرده و ۱۷۰ میلیون بدهکار می باشد هیچگونه وجه التزام یا خسارت تاخیر تادیه ای برای تخلف وی در عدم تادیه ثمن ،معین نشده است!!! اما برای کالایی با همان ارزش ،وجه التزام ماهانه به ارزش ۳۰۰%  ثمن، برای فروشندگان تعیین می گردد!!!!

 در حالیکه عرف معاملات به این صورت است که ضمانت اجراهای تخلف از انجام و اجرای تعهدات همواره برای دو طرف معامله تعیین می گردد تا غرری نباشد. 

به راستی کدام انسان عاقلی ،در شرایط عادی و برای یک معامله خرید و فروش، تن به پذیرش چنین خسارت گزافی می دهد مگر اینکه مضطر و ناچار باشد .آقای… به دلیل مشکلات مالی بوجود آمده ناچارا برای دریافت قرض از مشتکی عنه،شرایط چنین قرارداد ناعادلانه ای را می پذیرند .

اگر قرارداد واقعی بود، هیچ انسان عاقل و بالغی، حاضر نبود چنین قراردادی را که تمام شرایط آن یک طرفه به سود خریدار تنظیم شده، امضا نماید از جمله این شرایط ، تعیین ضمانت اجرای گزاف و ناعادلانه تنها به سود خریدار،اسقاط کافه خیارات و عدم امکان انصراف از قرارداد یا ابطال آن به بهانه موجهه یا غیر موجهه(بند ۳ قرارداد)،پرداخت وجه التزام گزاف در صورت عدم اجرای تعهد توسط فروشندگان حتی با وجود عذر موجه و قوه قاهره ،پذیرش داوری شخصی ناشناس از دوستان خریدار و قطعی و لازم الاجرا بودن رای ایشان و….

ربا با توسل به معامله صوری

ربا با توسل به معامله صوری

بلکه در شرایط عادی و معامله واقعی فروشنده قطعا به سراغ خریداری دیگر می رفت .

۴- حسب آگهی های ارائه شده که مشتکی عنه ، در فضای مجازی و در سایتهای تبلیغاتی درج نموده است صراحتا اقرار نموده که تامین سرمایه می نماید و این تبلیغات و آگهی بهترین دلیل برای اثبات مدعای شکات می باشد.

۵- پرداخت سود معین ماهانه به حساب مشتکی عنه توسط آقای… احدی از شکات.

۶- شهادت شهودی که اطلاع کامل از قضیه دارند و در مرجع قضایی حاضر شده و شهادت داده اند.

۷- همانگونه که ذکر شد، ایشان مدیر یک موسسه حقوقی می باشد و با سوء استفاده از اطلاعات حقوقی و راهنمایی وکلای موسسه  در ظاهری قانونی اقدام به ربا خواری می نماید .

مرتبط بخوانید: وکیل تهران

مضافا دعوای حقوقی اعلام بطلان معامله (بیع) به جهت فقدان قصد، جهت نامشروع و صوری بودن معامله ، مطرح و در شعبه …مجتمع قضایی شهید بهشتی در حال رسیدگی می باشد.

با عنایت به مطالب معروضه و دلایل مثبته ارائه شده و اینکه اقدام مشتکی عنه مشمول صریح جرم ربا بوده نظر به اینکه علم قاضی، از ادله اثباتی در امور کیفری می باشد جهت جلوگیری از تضییع حقوق موکلین و مجازات رباخواران از شما مقام محترم قضایی تقاضای رسیدگی شایسته و مجازات مشتکی عنه مستنداً به ماده ۵۹۵ قانون مجازات اسلامی(تعزیرات)را دارم.

امیدواریم لایحه جامع ما در خصوص ربا با توسل به معامله صوری برای شما مفید واقع شده باشد. در صورت نیاز به مشاوره در موارد حقوقی با ما در تماس باشید به گرمی پاسخگوی شما هستیم.

کلاهبرداری و انتقال مال غیر : نکات مهمی که باید بدانید!

کلاهبرداری چیست؟! کلاهبرداری عبارت است از تحصیل مال غیر با توسل به وسایل متقلبانه. انتقال مال غیر از مصادیق جرم کلاهبرداری بوده و عبارتست از انتقال مال متعلق به غیر (عین و منفعت، مال منقول و غیرمنقول)، که این عمل در قالب دو یا چند معامله با اشخاص متعدد نسبت به یک مال صورت می گیرد.

کلاهبرداری و تمام مصادیق آن، جرمی مقید به بردن مال غیر بوده و باید منتج به اضرار به غیر گردد.

عنصر معنوی این جرم سوء نیت در تحصیل نامشروع مال دیگری است.

مرتکب جرم بر اساس ماده یک قانون تشدید مجازات مرتکبین ارتشاء، اختلاس و کلاهبرداری مصوب ۱۳۶۷ مجمع تشخیص مصلحت نظام، مجازات می‌ گردد.

در ادامه نمونه لایحه دفاع از متهم جرم انتقال مال غیر ارائه می گردد.

لایحه دفاع از متهم کلاهبرداری

به وکالت از متهم به شرح دفاعیات ذیل تقاضای رد اعتراض شاکی و صدور حکم به قطعیت قرارمنع تعقیب را دارم:

۱- ایراد فقدان سمت وکیل و عدم تصریح اختیار طرح دعوای اعتراض به رای در وکالتنامه:

موضوع پرونده اعتراض به قرار منع تعقیبی است که وکیل شاکیه به وکالت از ایشان این اعتراض را ثبت نموده اند. در وکالتنامه همکار محترم که در پرونده موجود می باشد، در قسمت حدود اختیارات، حق اعتراض به رای تصریح نشده است.

مرتبط بخوانید: وکالت در طلاق چیست؟!

در حالیکه به موجب ماده ۳۵ قانون آیین دادرسی مدنی ، وکالت در دادگاه ها شامل تمام اختیارات راجع به امر دادرسی می باشد؛ لکن برخی از اختیارات وکیل حتما باید در وکالتنامه تصریح شود تا وکیل صلاحیت اقدام در این خصوص را داشته باشد. بر این اساس، حدود اختیارات وکیل در وکالتنامه در این موارد حتما باید تصریح شود:

– وکالت راجع به اعتراض به رأی ، تجدید نظر ، فرجام خواهی و اعاده دادرسی ؛

تبصره ماده فوق نیز اذعان داشته که اشاره به شماره های یاد شده در این ماده بدون ذکر موضوع آن، تصریح محسوب نمی شود.

کلاهبرداری

کلاهبرداری

حسب بند ۵ ماده ۸۴ قانون آیین دادرسی مدنی، یکی از ایرادات و موانع رسیدگی به دعوا در دادگاه عبارت است از اینکه : ” کسی که به عنوان نمایندگی اقامه دعوا کرده ؛ از قبیل وکالت یا ولایت یا قیمومیت ، سمت او محرز نباشد ” .

در این موارد خوانده دعوا حق دارد در خصوص عدم احراز سمت دادخواست دهنده (طرح کننده دعوا چه حقوقی و چه کیفری) ایراد و اعتراض نماید که در این صورت ، بر اساس مـاده ۸۸ قانون آیین دادرسی مدنی، دادگاه مکلف مس باشد که قبل از ورود به ماهیت دعوا ، تکلیف عدم احراز سمت را مشخص نموده و در صورت صحت این موضوع ، قرار رد دعوی را به لحاظ فقدان شرایط اساسی اقامه دعوا  صادر نماید.

از آنجا که مناط اعتبار دادخواست، شکواییه یا درخواست، تاریخ تقدیم دادخواست یا برگ اعتراض دعوا می باشد، لذا وکیل محترم در تاریخ اعتراض به رای، فاقد سمت و اختیار در طرح دعوای اعتراض به قرار منع تعقیب  از ناحیه موکلشان بوده و اعطای مجدد این اختیار موجب اعتبار بخشیدن به اختیارات وکالتنامه‌ای که قبلا تنظیم و تقدیم دادگاه شده است نمی گردد.

مرتبط بخوانید: ارث و تقسیم ترکه

در اینخصوص نظریه مشورتی شماره ۳۲۵۹/۷ مورخ ۳/۵/۱۳۸۵ اشعار می دارد:

«چنان چه وکیلی دادخواست تجدیدنظرخواهی تقدیم نموده ولی وکالت‌نامه خود را ضمیمه ننموده باشد، مورد از موارد رفع نقص است اما چنانچه مشخص شود که در تاریخ تقدیم دادخواست، دادخواست‌دهنده فاقد سمت قانونی بوده و اساساً شخص دادخواست دهنده وکیل اصیل نبوده است به جهت اینکه در تاریخ تقدیم دادخواست تجدیدنظرخواهی فاقد سمت قانونی بوده، دادخواست وی قابل پذیرش نیست.»

ماده ۴۶ قانون آیین دادرسی مدنی نیز مقرر می دارد:

“ابلاغ دادنامه به وکیلی که حق دادرسی در دادگاه بالاتر را ندارد یا برای وکالت در آن دادگاه مجاز نباشد و وکیل در توکیل نیز نباشد، معتبر نخواهد بود”.

تمام مواد و موارد ذکر شده صراحتا حکایت از لزوم تصریح بندهای مذکوردر ماده ۳۵ ق.ا.د.م در متن وکالتنامه داشته که نتیجتا عدم ذکر آن با قرار رد دعوا مواجه می گردد.

۲- از آنجا که مهلت قانونی اعتراض به قرارمنع تعقیب، ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ می باشد و  موضوع عدم اختیار اقدام وکیل در مرحله بالاتر مورد توجه شعبه بازپرسی واقع شده و قرار منع تعقیب نزدیک به دو ماه و نیم پیش به شخص شاکیه(نه وکیل ایشان) ابلاغ واقعی و مهلت ۱۰ روزه اعتراض وی گذشته است لذا شاکیه نیز قانونا مهلت و فرصت اعتراض مجدد به قرار را از دست داده و با این اوصاف، قرار منع تعقیب صادره قطعی شده است.

لذا تقاضای صدور رد اعتراض و تایید و استوار نمودن قرار منع تعقیب صادره را دارم.

علیرغم وجود ایرادات قانونی ذکر شده توجه به نکات زیر نیز جهت احراز صحت و درستی قرار منع تعقیب صادره، خالی از لطف نیست:

۳- مبایعه نامه مستند ادعا شاکیه سندی جعلی بوده و دو خط آخر قسمت توضیحات ، از کلمه ضمنا … تا اخر نوشته، بعد از امضاء قرارداد توسط موکل و برخلاف توافقات، به قرارداد الحاق و جعل گردیده است . مضافا امضای شهود هم متعاقبا به قرارداد  اضافه و الحاق شده و حین معامله شاهدی در بنگاه حضور نداشته و نام شاکیه به عنوان خریدار نیز بعد از امضای قرارداد و معامله با پدر ایشان و توافق به وقوع بیع با خریدار دیگر، به عنوان خریدار به قرارداد اضافه شده است و خط خوردگی مشهود در مبایعه نامه اثبات می نماید مبایعه نامه ابتدائا به نام پدرشان نگارش شده است. نسبت به تمام موارد مذکور شکایت جعل مطرح و مستند به نظریه کارشناسان رسمی دادگستری در چند مرحله جعلیت اسناد اثبات و در شعبه ۱۰۱۸همین مجتمع، منتهی به صدور قرار جلب به دادرسی شاکیه، پدرشان و بنگاه دار( که جزو شهود در این پرونده بوده اند) گردیده است. لذا به استناد یک قولنامه مجعول نمی توان موکل را محکوم به کلاهبرداری کرد در حالیکه نسبت به خود مستند شکایت، جرم جعل واقع شده و سمتند شکایت شاکیه فاقد اعتبار است.

کلاهبرداری

کلاهبرداری

۴- کلاهبردای جرمی مقید به بردن مال غیر با عنصر معنوی سوء نیت و عنصر مادی توسل به مانور متقلبانه می باشد. در حالیکه در موضوع معامله ادعایی، حتی یک ریال مال از شاکیه برده نشده و ادعای تامین وجه بوسیله چک ادعایی کذب می باشد که با تبانی با بنگاه دار صورت پذیرفته و چک مورد ادعا هیچوقت به دادگاه و دادسرا ارائه نشده ودر وجه موکل کارسازی نیز نشده است.

اولا:  در صورت صحت ادعا، ایشان باید چک تضمین شده به نام موکل تهیه می نمودند که تامین وجه در تاریخ ادعایی در قولنامه و انجام تعهد قراردادی را ثابت نماید و گرنه هر کس می تواند همین امروز چک با تاریخ موخر صادر نماید.پس چک عادی مثبت ادعای شاکیه مبنی بر تامین ثمن معامله نیست.

 ثانیا: چک وسیله پرداخت است و تا زمانی که وجه آن توسط موکل وصول نشده است مشمول عنوان بردن مال غیر نیست. حسب اقرار شاکیه و بنگاه دار وجه چک وصول نشده و اصل چک نزد بنگاه دار می باشد پس بردن مال ( دریافت وجه ) منتفی است و جرم ادعایی فاقد یکی از عناصر قانونی و اصلی جرم کلاهبرداری است.

مرتبط بخوانید: سقط جنین درمانی

ثالثا: به موجب مقررات قانونی در صورت صحت ادعای شاکیه، وجه چک باید در صندوق دادگستری تودیع یا حداقل اظهارنامه ای برای موکل مبنی بر تامین وجه چک ارسال می شد.در حالیکه هیچکدام از این اقدامات توسط شاکیه و پدرشان صورت نپذیرفته و همین امر کذب بودن ادعای ایشان را ثابت می نماید.

۵-  به موجب ماده ۲۲ قانون ثبت اسناد و املاک، در خصوص ملک، مالک قانونی کسی است که سند یا انتقال به نامش در دفتر املاک ثبت شده باشد. بنابراین شاکیه با یک قولنامه مجعول عادی مالک قانونی مال موضوع جرم ادعایی نیست. بنابراین طرح چنین شکایتی با عنوان کلاهبرداری از اساس اشتباه می باشد.

 کما اینکه پس از رسیدگی و تحقیقات جامع توسط بازپرس محترم برای بار دوم قرار منع تعقیب در این پرونده صادر شده است.

۶- موکل مردی زحمت کش با تحصیلات دیپلم بوده و کل دارای این خانواده با دو فرزند، دو دانگ همین ملک و یک وانت می باشد. یک  مرد دیپلمه ساده که تاکنون(برخلاف پدر شاکیه و بنگاه دار و شهود پرونده که ملاک و دلال هستند) معامله ای انجام نداده و به نحوه انجام و فسخ معامله و مقررات قانونی جاهل هستند که با اعتماد به بنگاه دار که قرار بوده امین طرفین معامله باشد نسخه قرارداد و تایید اقاله و انصراف طرفین از انجام معامله را از بنگاه دار دریافت نکرده اند و طبق اقرار خود بنگاه دار حتی نسخه قولنامه نیز تحویل موکل نشده است و بنگاه دار به ایشان اعلام کرده که چون خریدار هنوز نتوانسته پول را فراهم نماید و چند روز هم مهلت خواسته است. بعد از گذشت نزدیک به ۱۵ روز که موکل دوباره به بنگاه رفته و چون خریدار باز هم مراجعه ننموده بود، بنگاه دار اعلام کرده چون خریدار نمی تواند پول را فراهم نماید معامله باطل شده و قولنامه را هم پاره می کند و در همان روز هم کلید آپارتمان و هم سند آن را تحویل موکل داده اند. منتهی نسخه قولنامه را به ایشان ندادند و گفتند معامله ایی واقع نشده و اجازه ندارند قولنامه را بدهند و قول دادند که قولنامه را پاره کرده و دور می ریزند.

کلاهبرداری

کلاهبرداری

 متاسفانه با سوء استفاده و خیانت در امانت توسط بنگاه دار و تبانی با پدر شاکیه شکایت واهی کلاهبرداری مطرح شده است. بنابراین عنصرمعنوی جرم (سوء نیت) نیز با توجه به وضعیت و شرایط موکل و جهل به قوانین منتفی است.

۷-  کلید و سند خانه تحویل بنگاه دار بوده است و حسب اقرار ایشان نزدیک به ۱۵ روز بعد از تاریخ قولنامه تحویل موکله شده است سوال این است که اگر معامله حسب ادعایشان واقعا صورت گرفته و ملک متعلق به شاکیه بوده چرا سند و کلید را تحویل داده و تا حدود چهار ماه پس از تاریخ قولنامه هیچ اقدامی جهت الزام موکل به انجام تعهدات قراردادی انجام نداده اند؟؟؟!!!.

تمام موارد مذکور حکایت از اقاله ضمنی معامله و کذب بودن ادعای شاکیه دارد.

۸- وجود تناقضات اشکار بین اظهارت شهود و شاکیه در مورد تاریخ امضای مبایعه نامه توسط ایشان که بین تاریخ۹/۲/۹۷ و ۱۰/۲/۹۷  تعارض آشکار دارد که همگی حکایت از کذب بودن اظهارات ایشان و عدم حضور شهود در زمان تنظیم مبایعه نامه داشته کما اینکه الحاق امضای شهود به مبایعه نامه و جعلی بودن آن نیز ثابت شده است.

با عنایت به مطالب ذکر شده و توجها به ایراد فقدان سمت وکیل در طرح دعوای اعتراض به قرار و انقضای مهلت قانونی اعتراض به قرار توسط شاکیه و جعلیت مستند شکایت(قولنامه) و سایر دلایل ذکر شده تقاضای رد اعتراض و صدور حکم به قطعیت قرار منع تعقیب اصداری را دارم.

جهت مشاوره در زمینه اموال معاف از مالیات و دیگر مشاوره های حقوقی با ما در تماس باشید. به گرمی پاسخگوی شما هستیم: ۰۹۱۲۴۱۹۹۳۱۱

اموال معاف از مالیات چه مواردی هستند؟! بر اساس اصلاحات قانون جدید مالیاتی، تعدادی از اموال از پرداخت مالیات معاف شده اند که نیازمند بررسی و توضیح می باشد.در این نوشته تلاش شده است که این معافیت های مالیاتی به تفکیک بررسی شود.

اموال معاف از مالیات

اموالی که از پرداخت مالیات بر ارث معاف هستند، عبارتند از:

  • وجوه بازنشستگی و وظیفه و پس‌انداز خدمت و مزایای پایان خدمت، مطالبات مربوط به خسارت اخراج بازخرید خدمت و مرخصی استحقاقی استفاده ‌نشده و بیمه‌های اجتماعی و نیز وجوه پرداختی توسط مؤسسات بیمه یا بیمه‌ گزار و یا کارفرما از قبیل انواع بیمه‌های عمر و زندگی، خسارت فوت و همچنین دیات و مشابه آن‌ها حسب مورد که یک جا و یا به ‌طور مستمر به ورثه متوفی پرداخت می‌شود.
  • اموالی که برای سازمان‌ها، مؤسسات و نهادهای مذکور در ماده (۲) قانون مالیات‌های مستقیم مورد وقف یا نذر یا حبس واقع شود البته به‌ شرط تأیید سازمان‌ها و نهادهای مذکور.
  • اثاثیه منزل محل سکونت متوفی
  • اموالی که جزء ماترک متوفی بوده و طبق قوانین یا احکام خاص، مالکیت آنها سلب و یا بصورت بلاعوض در اختیار اشخاص موضوع ماده (۲) قانون مالیات‌ها قرارگیرد با تأیید اشخاص مزبور مشمول مالیات بر ارث نیستند.

مرتبط بخوانید: آموزش کامل تغییر سن شناسنامه

قبل از اصلاحات قانون مالیاتی، وراث مجبوربودن که قبل از انتقال اموال مالیات بر ارث آن‌ها را به سازمان امور مالیاتی پرداخت کنند که این امر مشکلاتی را برای وراث متوفی ایجاد کرده بود. با تصویب قانون جدید این نقیصه قانونی برطرف شده، بدین ترتیب که تنها زمانی که اموال متوفی انتقال می‌یابد، مالیات آن هم وصول می‌شود و امکان صدور گواهی پرداخت مالیات برای هر یک از اموال متوفی به‌ صورت مجزا فراهم شده است.

به موجب قانون جدید مالیاتی، درصورتی ‌که ارزش روز کلیه ماترک متوفی کمتر از دیون محقق، واجبات مالی و عبادی و هزینه کفن ‌و دفن وی باشد، اموال و دارایی‌های متوفی مشمول مالیات موضوع ماده (۱۷) قانون مالیات‌ها نخواهد شد و مالیات‌های پرداختی ماده مذکور با ارائه اسناد و مدارک مثبته به پرداخت ‌کننده مسترد می گردد. درصورتی ‌که ارزش روز ما ترک بیشتر از دیون محقق متوفی، واجبات مالی و عبادی و هزینه‌های کفن ‌و دفن باشد، در این صورت موارد مزبور به ترتیب از ارزش روز اموال و دارایی‌های موضوع ‌بندهای (۱)، (۲)، (۳)، (۴) و (۵) ماده (۱۷) قانون مذکور کسر و مازاد ما ترک به مأخذ مقرر در ماده مزبور مشمول مالیات خواهد شد و اضافه‌ مالیات‌های پرداختی موضوع ماده (۱۷) با ارائه اسناد و مدارک مثبته به پرداخت ‌کننده مسترد خواهد شد.

اموال معاف از مالیات

اموال معاف از مالیات

همچنین درصورتی‌ که کل ماترک یا بخشی از آن مطابق بندهای الف و ب مشمول مالیات نبوده، اداره امور مالیات موظف است گواهی لازم مبنی بر بلا مانع بودن ثبت یا انتقال یا پرداخت یا تحویل اموال و دارایی غیرمشمول مالیات متوفی به وراث را حسب موارد مذکور در ماده (۱۷) قانون مالیات‌های مستقیم به‌ طرفیت مراجع ذیربط صادر نماید. همچنین بدهی متوفی در صورتی که مستند به مدارک و اسناد مثبته قانونی بوده و اصالت آن مورد تأیید سازمان امور مالیاتی صلاحیت‌ دار قرار گیرد، قابل کسر از ما ترک خواهد بود. براساس تبصره (۲) ماده (۱۷) قانون مالیات‌ها، نرخ‌های مذکور فقط برای طبقه اول در نظر گرفته ‌شده و چنانچه وراث شامل طبقه دوم و سوم باشند، نرخ‌های مذکور در این ماده به ترتیب دو و چهار برابر خواهند شد.

معافیت های مالیاتی بورس و سهام بورسی

ماده ۱۴۳ در خصوص اموال معاف از مالیات :

معادل ده درصد (۱۰%) از مالیات بر درآمد حاصل از فروش کالاهایی که در بورس به فروش می رسد و ده درصد (۱۰%) از مالیات بر درآمد شرکت هایی که سهام آن ها برای معامله در بورس های داخلی یا خارجی پذیرفته می شود و پنج درصد (۵%) از مالیات بر درآمد شرکت هایی که سهام آن ها برای معامله در بازار خارج از بورس داخلی یا خارجی پذیرفته می شود ، از سال پذیرش تا سالی که از فهرست شرکت های پذیرفته شده در این بورس ها یا بازار ها حذف نشده اند با تایید سازمان بخشوده می شود.

شرکت هایی که سهام آن ها برای معامله در بورس های داخلی یا خارجی یا بازار های خارج از بورس داخلی یا خارجی پذیرفته شود در صورتی که در پایان دوره مالی به تایید سازمان حداقل بیست درصد (۲۰%) سهام شناور آزاد داشته باشند ، معادل دو برابر معافیت های فوق از بخشودگی مالیاتی برخوردار می شوند.

تبصره ۱ : از هر نقل و انتقال سهام و سهم الشرکه و حق تقدم سهام و سهم الشرکه شرکا در سایر شرکت ها مالیات میزان چهار درصد (۴%) مالیات از ارزش اسمی آن ها وصول می شود و وجه دیگری به عنوان مالیات بر درآمد نقل و انتقال سهام مطالبه نخواهد شد.

انتقال دهندگان سهام و سهم الشرکه و حق تقدم سهام مکلفند قبل از انتقال، مالیات متعلق را به حساب سازمان امور مالیاتی کشور واریز کنند. اداره ثبت یا دفاتر اسناد رسمی مکلفند در موقع ثبت تغییرات یا تنظیم سند انتقال حسب مورد گواهی پرداخت مالیات متعلق را اخذ و ضمیمه پرونده مربوط به ثبت یا انتقال کنند.

تبصره ۲ : در شرکت های سهامی پذیرفته شده در بورس (سهامی عام) به اندوخته آنها مالیات مقطوع به نرخ نیم درصد تعلق می گیرد و این درآمد مشمول مالیات دیگری نخواهد بود.

شرکت ها مکلف اند بعد از ثبت افزایش سرمایه شرکت تا پایان ماه، مالیات را به حساب سازمان امور مالیاتی کشور واریز کنند.

اموال معاف از مالیات

اموال معاف از مالیات : معافیت مالیاتی سود سهام و سایر سودها

ماده ۱۴۵ در خصوص اموال معاف از مالیات :

سود دریافتی به هر عنوان در موارد زیر از پرداخت مالیات معاف است :

۱- سود متعلق به سپرده های مربوط به کسور بازنشستگی و پس انداز کارمندان و کارگران نزد بانک های ایرانی در حدود مقررات استخدامی مربوطه.

۲- سود یا جوایز متعلق به حساب های پس انداز و سپرده های مختلف نزد بانک های ایرانی یا موسسات اعتباری غیر بانکی مجاز.این معافیت شامل سپرده هایی که بانک ها یا موسسات اعتباری غیر بانکی مجاز نزد هم سپرده می گذارند نخواهد بود.

۳- جوایز متعلق به اوراق قرضه دولتی و اسناد خزانه.

۴- سود پرداختی بانک های ایرانی به بانک های خارج از ایران بابت اضافه برداشت و سپرده ثابت به شرط معامله متقابل.

۵- سود و جوایز متعلق به اوراق مشارکت.

مرتبط بخوانید: وکالت در طلاق چیست؟!

تبصره : در مواردی که در قانون مالیات های مستقیم به بانک ها اشاره می شود ، امتیازات ، تسهیلات ، ترجیحات و تکالیف ذکر شده شامل موسسات اعتباری غیر بانکی که به موجب قانون یا با مجوز بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تاسیس شده اند یا می شوند و صندوق ضمانت سرمایه گذاری صنایع کوچک، صندوق حمایت از تحقیقات و توسعه صنایع الکترونیک ، صنایع دریایی و بیمه سرمایه گذاری فعالیت های مدنی و صندوق حمایت از توسعه سرمایه گذاری در بخش کشاورزی نیز خواهد شد.

میزان معافیت‌های مالیات بر حقوق در سال ۹۸ :

بر اساس بخشنامه سازمان امور مالیاتی با توجه به مقررات بند الف تبصره ۶ قانون بودجه سال ۱۳۹۸ کل کشور سقف معافیت مالیاتی حقوق در سال ۹۸، سالانه ۳۳ میلیون تومان اعلام شد.

بند ۲:

همچنین نرخ مالیات بر کل درآمد کارکنان دولتی و غیر دولتی اعم از حقوق و مزایای فوق العاده و کارانه مازاد بر معافیت مذکور تا یک و نیم برابر آن مشمول مالیات سالانه ۱۰ درصد و نسبت به مازاد یک و نیم برابر تا دو و نیم برابر آن مشمول مالیات سالانه ۱۵ درصد و نسبت به مازاد دو و نیم برابر تا چهار برابر آن مشمول مالیات سالانه ۲۰ درصد و نسبت به مازاد ۴ برابر تا ۶ برابر مشمول مالیات ۲۵ درصد و نسبت به مازاد ۶ برابر ۳۵ درصد می باشد.

اموال معاف از مالیات

اموال معاف از مالیات

اموال معاف از مالیات : معافیت مالیات بر درآمد در سال ۹۹:

 نحوه دریافت مالیات در سال ۹۹ مانند سال ۹۸ پیش‌بینی شده است؛ به طوری که برای حقوق‌ به صورت پلکانی تا ۳۵ درصد مالیات اعمال می‌شود، با این تفاوت که در سال ۹۸ حقوق‌های کمتر از دو میلیون و ۷۵۰ هزار تومان از مالیات معاف بودند و در سال نود و نه ۲۵۰ هزار میلیارد تومان به این معافیت مالیاتی افزوده شده و تا سقف سه میلیون تومان در ماه رسیده است.

بنابراین در سال ۱۳۹۹، نرخ مالیات بر کل درآمد کارکنان دولتی و غیر دولتی اعم از حقوق و مزایای فوق‌العاده و کارانه مازاد بر معافیت سه میلیونی، تا ۱.۵ برابر مشمول مالیات سالانه ۱۰ درصد، نسبت به مازاد ۱.۵ برابر تا ۲.۵ برابر آن مشمول مالیات ۱۵ درصد و نسبت به مازاد ۲.۵ برابر تا چهار برابر آن مشمول مالیات ۲۰ درصد می‌شود.

همچنین مالیات برای نسبت به مازاد چهار برابر تا شش برابر مشمول مالیات ۲۵ درصد و نسبت به مازاد شش برابر ۳۵ درصد است.

دفتر وکالت آمنه اقاعلی وکیل پایه یک دادگسستری با همکاری تیمی از بازنشستگان با تجربه اداره مالیات، آماده ارائه خدمات مشاوره و وکالت در دعاوی مالیاتی می باشد.

جهت مشاوره در زمینه اموال معاف از مالیات و دیگر مشاوره های حقوقی و مالیاتی با ما در تماس باشید. به گرمی پاسخگوی شما هستیم.

اعسار چیست ؟ دعاوی اعسار از متداولترین پرونده ها در دادگاه ها است زیرا اکثر دعاوی مالی در نهایت ختم به طرح دعوای اعسار و تقسیط محکوم به می گردد. بنابراین در این مقاله به تعریف اعسار، انواع آن، بررسی شرایط دادخواست، نحوه رسیدگی به حکم اعسار پرداخته و در نهایت نمونه ایی از لایحه دفاعیه جهت بهره برداری کاربران عزیز ارائه می گردد.

اعسار چیست ؟

در پاسخ به این سوال که اعسار چیست ابتدا معنی لغوی آن را برای شما توضیح می دهیم. اعسار در معنای لغوی عبارت است از دشواری، سختی و نداشتن. در اصطلاح حقوقی وضعیت شخص بدهکاری است که اولا تاجر نیست ثانیا اموال و سرمایه کافی ندارد یا درشرایطی قرار دارد که امکان دسترسی به اموال و داراییش فراهم نیست (مثلا اموال ایشان بابت بدهی طلبکاران سابق توقیف شده است) بنابراین از نظر قانونی این شخص معسر بوده یا به طور مطلق قادر به پرداخت بدهی نیست یا به صورت یکجا نمی تواند تمام آن را پرداخت نماید.

اعسار چیست

اعسار چیست

بعلاوه اعسار شامل عدم توانایی پرداخت هزینه های دادرسی طرح دعوا یا عدم تمکن مالی برای پرداخت محکوم به است.

حکم قطعی هم می تواند یک حکم حقوقی یا جزای نقدی و دیه یا رد مالی باشد که در محکومیت های کیفری صادر شده است یا اجراییه ایی که توسط مراجعی صادر می شود که باید توسط اجرای احکام دادگستری اجرا گردد. به عنوان مثال اعسار نسبت به محکوم به رای داور.

مرتبط بخوانید: ارث و تقسیم ترکه

نکته:

چنانچه تاجری مدعی عدم تمکن مالی باشد باید دعوای ورشکستگی در دادگاه مطرح کند. در صورت پذیرش ادعا و صدور حکم ورشکستگی، از پرداخت هزینه‌های دادرسی یا محکوم به معاف شده یا پرداخت، تقسیط می شود.

شرایط قانونی لازم برای طرح دادخواست اعسار و تقسیط محکوم به:

  • شرط اولیه برای دریافت حکم عجز از پرداخت بدهی، این است که حتما باید بدهکار بودن شخص ثابت شده باشد یعنی طلبکارعلیه او طرح دعوا کرده، حکم به نفع وی صادر و قطعی شده و اجرائیه از طرف دادگاه بدوی علیه محکوم علیه صادر شود.

بنابراین هیچ کس نمی تواند ابتدائا و بدون اینکه حکمی علیه وی صادر یا حداقل دعوایی علیه وی مطرح شده باشد، از دادگاه تقاضای صدور حکم اعسار نماید.

  • برای اینکه حکم جلب صادر نشود، محکوم علیه باید حداکثر ظرف سی روز از تاریخ ابلاغ اجراییه دعوای اعسار را با معرفی اموال منقول و غیرمنقول مطرح نماید.

مدارک مورد نیاز:

  • دادخواست
  • استشهادیه و شهادت کتبی حداقل دو نفر که از وضعیت مالی شخص به خوبی اطلاع دارند.
  • صورت کلیه اموال منقول و غیرمنقول، دارایی ها، شماره حسابهای بانکی و کلیه معاملات صورت گرفته ظرف یکسال قبل از طرح دعوای اعسار.
  • حکم قطعی که نسبت به آن تقاضای عدم تمکن پرداخت صورت گرفته است.

دادگاهی که به دعوای اصلی رسیدگی می کند یا حکم اولیه را صادر نموده، به ادعای ناتوانی در پرداخت خارج از نوبت رسیگی می نماید.

عجز از پرداخت هزینه دادرسی:

دراین خصوص می توان تقاضا را یا در دادخواست به همراه خواسته اصلی مطرح کرد یا دردادخواست جداگانه اقامه نمود. دادگاه ابتدائا به تقاضای اعسار رسیدگی و در مورد آن حکم قبول یا رد صادر می کند و سپس وارد رسیدگی نسبت به خواسته اصلی می شود. شهادت دو شاهد در دادگاه الزامی است. در صورت صدور حکم رد اعسار و قطعی شدن آن، مدیر دفتر برای خواهان اخطار رفع نقص برای پرداخت هزینه دادرسی صادر و خواهان مکلف است ظرف مدت ۱۰ روز از تاریخ ابلاغ، نسبت به پرداخت هزینه دادرسی اقدام کند، در غیراینصورت دادخواست رد می شود.

نکته مهم در اعسار:

برای هر دعوا معافیت از هزینه دادرسی باید جداگانه اخذ شود مگر آن که خواهان چند دعوا را به طورهمزمان علیه یک نفر مطرح کند که اگر اعسار در یک دعوی پذیرفته شود در دعاوی دیگری که مطرح شده نیز قابل استفاده است.

مرتبط بخوانید: امور مربوط به شرکتها

نحوه رسیدگی دادگاه اعسار:

بعد ازثبت دادخواست و ارجاع آن به شعبه صادر کننده رای بدوی، وقت رسیدگی تعیین و به طرفین پرونده ابلاغ می شود و در ابلاغیه به خواهان اخطار می گردد که شهود خود را در دادگاه حاضر نماید. بعد ازاستماع شهادت شهود و بررسی دفاعیات طرفین و در صورت لزوم استعلام در مورد اموال خواهان، در نهایت یا ادعا از نظر قاضی محرز نیست و در نتیجه دعوا رد می‌شود؛یا فرد به طورمطلق معسر شناخته شده وحکم به معافیت از پرداخت صادر و یا اگراز نظر دادگاه اعسار نسبی محرز شود از پرداخت یکجا معاف و به پرداخت مبلغی به عنوان پیش قسط و اقساط معین،‌ حکم به تقسیط داده می‌شود.

بنابراین حکم اعسار به دو صورت صادر می گردد:

  • اعسار مطلق، یعنی وضعیت مالی فرد به گونه ای است که تحت هیچ شرایطی نمی تواند بدهی خود را بدهد که در صورت اثبات ادعا معسر به صورت مطلق، معاف از پرداخت بدهی است تا اینکه تغییری در وضعیت مالی وی ایجاد گردد.
  • اعسارنسبی یا پرداخت به تقسیط ، فرد توانایی مالی پرداخت بدهی را به صورت یک جا ندارد اما می تواند به صورت اقساط و در چند نوبت آن را بپردازد تا کل دین تسویه گردد.

نکته:

اگر موضوع خواسته اعسار مطلق باشد، ولی دادگاه اعسار به تقسیط را تشخیص دهد، رای به تقسیط اشکال قانونی ندارد و خارج از خواسته نیست. اما اگرخواسته،‌ تقسیط محکوم‌به باشد، دادگاه حق ندارد به اعسار مطلق رای دهد، چرا که کسی که دادخواست تقسیط می‌دهد، حداقل به ملائت خود در حد تقسیط  اقرار کرده است.

اعسار چیست

اعسار چیست

نمونه لایحه دفاعیه:

ریاست محترم شعبه …

….حسب استعلامات متعدد صورت گرفته توسط خواندگان در پرونده اجرایی که منتهی به حکم جلب شده، هیچ مال منقول یا غیر منقولی به نام موکل وجود نداشته ودر حال حاضر نیز اموالی ندارد .

علاوه بر ادله موجود در پرونده از جمله شهادت شهود، مدارک پزشکی دال بر بیماری موکل، پاسخ استعلامات واصله مبنی بر عدم وجود مال منقول و غیرمنقول، حسب دادنامه شماره ۷٫٫٫٫٫۹۸۰صادره از شعبه …مجتمع بعثت اعسار موکل اثبات و احراز گشته است . اگر چه محکوم له آن شخص دیگری است و لیکن وضعیت اعسار قابل تجزیه نیست و منطقی نیست که خواهان نسبت به یک محکوم له معسر باشد و نسبت به محکوم له دیگری دارای ملائت!!!

لذا نظر به مطالب معروضه و با عنایت به اینکه خواهان سالیان طولانی است که از کارافتاده و تحت تکفل پدرشان هستند ، توانایی تامین هزینه های خویش را ندارد، قادر به کار کردن نیست و خواندگان نیز به این موضوع کاملا واقف می باشند(زیرا اشخاص غریبه با وضع زندگی موکل نبوده بلکه عمو و عمه های ایشان هستند که متاسفانه همان بی مهری که در حق پدرشان روا داشتند اکنون در حق موکل روا می دارند) ونیز شهادت شهود با توسل به آیه ۲۸۰ سوره بقره که دستور مهلت دادن به معسر تا حصول گشایشی در وضع اقتصادی او می دهد “و ان کان ذو عسره فنظره الی میسره” و مواد ۶و۱۱ قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی مصوب ۱۳۹۴و سایر قوانین مربوطه تقاضا دارم ضمن پذیرش اعسار از پرداخت یکجای محکوم به، با در نظرگرفتن هزینه های درمانی و وضعیت مالی موکل، اقساط منصفانه ایی جهت پرداخت محکوم به تعیین گردد.

قانون جدید مالیات بر ارث

قانون جدید مالیات بر ارث در فروردین ماه ۱۳۹۵ تصویب و در نحوه تعیین مالیات برای اموال به جا مانده از متوفی تغیییرات عمده و مثبتی به وجود آورده است. بنابراین در این مقاله نحوه تعیین مالیات ، درصد مالیات بر ارث اموال و دارایی های مختلف باقی مانده از متوفی (ماترک) به تفکیک بررسی می گردد.

آنچه در این مقاله می خوانید:

  • بررسی معیارهای تعیین نرخ مالیات بر ارث در قانون جدید .
  • تعیین وراث طبقات اول تا سوم.
  • ارزش معاملاتی املاک چیست؟
  • میزان مالیات بر ارث ملک تجاری چقدر است؟
  • درصد مالیات اجناس و اموال مغازه متوفی چقدر است؟
  • مالیات بر ارث خانه و آپارتمان مسکونی چه میزان است؟
  • مالیات بر ارث املاک اداری یا واحدهای صنعتی چند درصد است؟
  • آیا به سپرده های بانکی نیز مالیات تعلق می گیرد؟
  • نرخ مالیات بر ارث خودرو و سایر وسایل نقلیه موتوری چقدر است؟

معیار تعیین نرخ مالیات بر ارث در قانون جدید چیست؟

قانون جدید مالیات بر ارث میزان مالیات را نسبت به قانون سابق تعدیل نموده و نرخ منصفانه تری را معین نموده است. معیار تعیین درصد مالیات بر ارث در این قانون، درجه نسبت وراث با متوفی و نوع اموال باقی مانده است. به طوری که وراث طبقه اول مالیات کمتری نسبت به طبقه دوم و سوم پرداخت نموده و وراث طبقه سوم بیشترین مالیات را باید بپردازند.

مرتبط بخوانید : اعسار چیست؟ شرایط قبول آن و نکات مهم که باید بدانید!

وراث طبقات اول تا سوم چه کسانی هستند؟

به موجب ماده ۱۸ قانون مالیاتهای مستقیم طبقات وراث عبارت است از:

  • طبقه اول : پدر، مادر، زن، شوهر، فرزندان و فرزندان آنها.
  • طبقه دوم : اجداد، برادر، خواهر و فرزندان آنها.
  • طبقه سوم: عمو، عمه، دایی، خاله و فرززندان آنها .
قانون جدید مالیات بر ارث

قانون جدید مالیات بر ارث

تعریف ارزش معاملاتی مالیاتی:

به موجب ماده ۶۴ قانون مالیاتهای مستقیم، جهت تعیین ارزش معاملاتی املاک ( که باید برای آنها مالیات تعیین شود)، کمیسیونی ۵ نفره متشکل از نمایندگان سازمان امورمالیاتی کشور، وزارت راه، شهرسازی یا جهاد کشاورزی، سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و شورای اسلامی شهر تشکیل و ملک ارزش گذاری می گردد.

میزان مالیات بر ارث مغازه یا همان ملک تجاری چقدر است؟

مالیات بر ارث ملک تجاری صرفنظر از اینکه موضوع تجارت و شغل چیست به شرح زیر محاسبه می گردد:

در صورتی که تاریخ فوت تا پایان سال ۱۳۹۴ باشد مالیات آن (۳۵ درصد) می باشد و در مورد املاک تجاری که تاریخ فوت مالک از ابتدای سال ۱۳۹۵ باشد، مالیات آن برای وراث طبقه اول (۳ درصد) طبقه دوم (۶ درصد) و طبقه سوم (۱۲درصد) است که بر مبنای قیمت براورد شده توسط کارشناس اداره مالیات به قیمت معامله ای ملک تعیین می شود.

نکته:

کلیه مغازه ها اعم از اینکه دارای سرقفلی بوده و یا فاقد آن باشد جزو املاک تجاری محسوب می گردند.

آیا به اجناس و اموال مغازه نیز مالیات بر ارث تعلق می گیرد؟

بله. تمامی اجناس و اموال داخل مغازه توسط کارشناس ارزیابی و مالیات بر ارث این اموال برای وراث طبقه اول(۱۰ درصد)، وراث طبقه دوم (۲۰ درصد) و طبقه سوم (۴۰درصد) می باشد. این مالیات جدای از مالیات مغازه محاسبه و دریافت می شود.

مالیات بر ارث خانه و آپارتمان مسکونی چه میزان است؟

میزان مالیات این دسته از املاک برای وراث طبقه اول ( 5/۷ درصد)، وراث طبقه دوم( ۱۵ درصد) و طبقه سوم (۳۰ درصد) ارزش معاملاتی روز است که توسط کارشناس اداره مالیات تعیین می گردد.

مالیات بر ارث املاک اداری یا واحدهای صنعتی چند درصد است؟

نسبت به طبقه اول (۳ درصد ارزش معاملاتی) ، طبقه دوم (۶ درصد ارزش معاملاتی) و طبقه سوم (۱۲درصد ارزش معاملاتی) است.

مالیات بر ارث زمینهای کشاورزی، باغات و زمینهای فاقد کشت (بایر) چگونه محاسبه می گردد؟

وراث طبقه اول ( ۵/۷ درصد)، وراث طبقه دوم( ۱۵ درصد) و طبقه سوم (۳۰ درصد) بر مبنای ارزش معاملاتی روز.

مرتبط بخوانید : کلاهبرداری و انتقال مال غیر : نکات مهمی که باید بدانید!

آیا به سپرده های بانکی نیز مالیات تعلق می گیرد؟

بله. بر اساس بند الف ماده ۱۷ قانون مالیاتهای مستقیم، از سپرده های بانکی شخص متوفی ۳ درصد مالیات ارث کسر و سپس سپرده به وراث مسترد می شود.

برخلاف قانون سابق که اگر فوت قبل از سال ۹۵ باشد ۸۰ درصد سپرده ها از مالیات معاف و تنها به ۲۰ درصد آن مالیات تعلق می گرفت، قانون جدید این معافیت را حذف نموده و تمام سپرده مشمول مالیات می گردد.

مثلا اگر شخصی دو میلیارد تومان سپرده نقدی داشته باشد، ۶۰ میلیون تومان به عنوان مالیات ارث از مبلغ سپرده ها کسر می گردد.

نرخ مالیات بر ارث خودرو و سایر وسایل نقلیه موتوری چقدر است؟

برای طبقه اول وراث (۲ درصد) ، طبقه دوم (۴ درصد) و طبقه سوم (۸ درصد) می باشد.

در صورتی که نیازمند وکیل یا مشاوره مالیاتی در زمینه مالیات بر ارث و سایر مالیاتها هستید با ما تماس حاصل فرمایید تا تیم مالیاتی ما با همکاری بازنشستگان متبحر و با سابقه اداره مالیات راه گشای مشکلات شما عزیزان باشند.

 

طلاق توافقی

یکی از مسائل بسیار مهمی است که اطلاعاتی که در مورد آن کسب می شود، قطع به یقین باید از یک منبع معتبر به دست بیاید. طلاق مقوله ایی است که امروزه اکثر خانواده ها با آن به نوعی درگیر هستند. در این مقاله یکی از شایع ترین انواع طلاق که به طلاق توافقی شهرت دارد، شرایط و نحوه انجام این طلاق بررسی می شود.

آنچه در این مقاله می خوانید:

  • تعریف طلاق توافقی
  • نحوه درخواست و مدارک لازم
  • روند رسیدگی در دادگاه خانواده
  • نحوه اجرای گواهی عدم سازش در دفترخانه طلاق
  • طلاق در دوران بارداری

طلاق توافقی چیست؟

طبیعی است که قبل از هر چیزی باید بررسی کنیم که طلاق توافقی چیست و دقیقا چه ماهیتی دارد. وقتیکه زوجین بنا به هر دلیلی با توافق یکدیگر تصمیم می گیرند ازهم جدا شوند، می توانند با درخواست طلاق توافقی در مدت زمان کمتر و راحتترزندگی مشترک را خاتمه دهند. بنابراین توافقاتی در خصوص مهریه، نفقه، جهیزیه، حضانت و ملاقات فرزند انجام داده و دادگاه بر مبنای همین توافقات تعیین تکلیف می نماید. به طور مثال زوجین توافق می نمایند که در ازای بخشیدن تمام یا مقداری از مهریه از هم جدا شوند یا حضانت فرزندان مثلا با مادر باشد و غیره

نحوه درخواست طلاق:

با توجه با افزایش آمار طلاق، از آذرماه ۹۷ رویه طرح دعوای طلاق تفاهمی در تهران تغییراتی داشته بنابراین برای طرح دعوا الزاما زوجین باید در سامانه نوبت دهی طلاق (سامانه مداخله در طلاق – سامانه تصمیم) با وارد کردن مشخصات سجلی ثبت نام نموده و یکی ازمراکزغربالگری مشاوره در تهران را انتخاب نمایند. مراکز غربالگری پس از ثبت اطلاعات زوجین و دلایل طلاق، آنها را به یکی از مراکز مشاوره زیر نظر بهزیستی استان تهران ارجاع می دهند. جلسات مشاوره در بازه زمانی حداقل ۴۵روزه و ۳ تا ۵ جلسه خواهد بود. تعداد جلسات بسته به شرایط زوجین و صلاحدید مشاور تعیین می گردد. پس از اتمام جلسات در صورت عدم انصراف از طلاق و اصرار به جدایی، گواهی عدم انصراف توسط مراکز مشاوره صادر و زوجین با در دست داشتن این گواهی، به همراه شناسنامه و عقدنامه دادخواست طلاق تفاهمی را در دفتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت و پرونده به دادگاه خانواده صالح ارسال خواهد شد.

طلاق توافقی : روند رسیدگی در دادگاه خانواده:

در صورت تکمیل بودن پرونده وقت رسیدگی تعیین و به زوجین ابلاغ می گردد. در تاریخ مقرر جلسه تشکیل و قاضی بعد از شنیدن اظهارات طرفین و تلاش مجدد در مصالحه و انصراف از طلاق، در صورت اصرار به جدایی، زوجین را به واحد مشاوره که معمولا در همان مجتمع قضایی مستقر است، معرفی می نماید. زیرا به موجب قانون حمایت خانواده مصوب ۱۳۹۱ لزوم اخذ نظریه داور در طلاق حذف شده و به جای آن مشاوره اجباری گردیده است.

مشاوردلایل طلاق، کلیه توافق های مالی و غیر مالی زوجین در مورد مهریه و نحوه پرداخت آن، اجرت المثل، نفقه، حضانت فرزندان و جهیزیه را مکتوب نموده و صورتجلسه به امضای طرفین می رسد.

با صدور نظر مشاور و تکمیل بودن پرونده، کلیه توافقات زوجین در رای دادگاه  که ” گواهی عدم امکان سازش” نامیده می شود، منعکس و به طرفین ابلاغ می گردد.

گواهی صادره قابل تجدیدنظر در دادگاه تجدیدنظر و فرجام خواهی در دیوان عالی کشور است که زوجین می توانند حق اعتراض خویش را در دادگاه ساقط نموده و این امر در گواهی قید شود تا اجرای آن سریعتر انجام گردد.

نکته مهم در طلاق توافقی:

در صورتیکه زوجه دوشیزه (باکره) باشد و قصد حذف نام همسر و تعویض شناسنامه خویش  را داشته، دادگاه او را  جهت معاینه به پزشکی قانونی معرفی نماید.

مدت اعتبار گواهی عدم سازش:

اعتبار گواهی عدم سازش از تاریخ قطعیت آن سه ماه بوده و در صورت عدم اجرا در موعد مقرر و گذشت سه ماه، اعتبار گواهی از بین رفته و کلیه توافقات صورت گرفته باطل می گردد.

بنابراین اگر زوجه در ازای طلاق چیزی از مهریه یا حق و حقوق مالی خود را بخشیده یا به عبارت حقوقی بذل نموده باشد، با از بین رفتن اعتبار گواهی عدم سازش، مهریه و کلیه مسائل مالی بدون احتیاج به انجام کاری،به حالت اول خود باز می گردد.

نحوه ثبت طلاق:

طلاق توافقی

طلاق توافقی

پس از صدور رای دادگاه و قطعیت آن، زن و شوهر در فرصت ۳ماهه می توانند به یکی از دفاتر رسمی طلاق برای ثبت طلاق مراجعه نمایند.

با توجه با رویه دادگاه ها در هنگام صدور گواهی عدم امکان سازش بر مبنای جواب آزمایش که تایید می نماید زوجه باردار نیست ،عدم بارداری در حکم قید می شود و یا آن که دادگاه بر مبنای اقرار زوجه به باردار نبودن، مراتب را گواهی می‌کند و سپس برای ثبت طلاق، زوجه می بایستی آزمایش عدم بارداری را به دفترخانه طلاق تحویل دهد.

در صورتیکه در مورد نحوه پرداخت مهریه و سایر حقوق مالی به موجب گواهی عدم سازش توافقاتی صورت گرفته باشد اجرای صیغه طلاق منوط به پرداخت و یا اخذ رضایت زوجه در نحوه پرداخت موارد مالی است.

با جرای صیغه طلاق اصل سند ازدواج  تحویل دفترخانه طلاق شده و با قید طلاق در ثبت احوال و شناسنامه زن و مرد، طلاقنامه صادر و تحویل طرفین می گردد.

نکته:

پس از صدور رای طلاق تفاهمی بر طبق مواد ۳۵ و ۳۶ قانون حمایت خانواده اگر زوج (مرد) پشیمان شود و به دفترخانه برای ثبت طلاق نیاید امکان ثبت طلاق وجود نخواهد داشت مگر این که زن از مرد در ضمن رای دادگاه یا به صورت وکالت در طلاق (حق طلاق) وکالت در مراجعه به دفترخانه برای ثبت طلاق داشته باشد.

حال اگر زن از رفتن به دفترخانه خودداری کند، مرد می تواند شخصا به دفترخانه مراجعه و سردفتر یکبار به زن اخطار می نماید که در تاریخ  و ساعت مقرر جهت اجرای صیغه طلاق حاضر شود، در صورت عدم حضور زوجه و وجود شرایط لازم برای طلاق، صیغه طلاق بدون حضور وی جاری  و دفترخانه موضوع را به زن ابلاغ خواهد کرد.

مرتبط بخوانید : قانون جدید مهریه : دانستنی های حقوقی مهم!

طلاق در دوران بارداری:

در صورت باردار بودن زن، باید مواردی همچون نفقه زن در طول دوران بارداری، نحوه وضع حمل و هزینه‌های کامل آن (که برعهده پدر است) و نحوه نگهداری فرزند مشخص شود و نیز پس از تولد معین گردد که سرپرستی فرزند بر عهده کدامیک از والدین است.

بارداری زن مانع اجرای صیغه طلاق نخواهد بود فقط مدت عده طلاق وی تا زمان وضع حمل بوده و با تولد نوزاد عده زن تمام می شود.

با توجه به تغییرات قانون حمایت خانواده در سال ۹۱، الزام به شرکت زن و شوهر در جلسات مشاوره موجب شده است که طلاق به‌ آسانی گذشته نباشد و پروسه آن نیز طولانی تر و دشوارتر شده است . بنابراین به شما پیشنهاد می‌کنیم که با وکیل طلاق توافقی در این زمینه مشورت کنید.

آمنه آقاعلی وکیل پایه یک دادگستری با بیشتر از یک دهه تجربه در حوزه وکالت و داشتن پرونده های موفق در حوزه خانواده، گزینه مناسبی برای کمک به شما در زمینه طلاق توافقی به شمار می‌آید.

اعاده دادرسی یکی از طرق فوق العاده شکایت از احکام قطعیت یافته دادگاه ها می باشد که موجب می گردد همان مرجعی که حکم را صادر کرده است مجددا به همان دعوا رسیدگی نماید.

در واقع با پذیرش اعاده دادرسی، دعوایی که با صدور حکم قطعی مختومه شده است، با درخواست محکوم علیه دوباره در همان مرجعی که رأی را صادر نموده است مجددا رسیدگی گردد، هر چند که رسیدگی قبلی با حضور وی صورت پذیرفته باشد.

بر اساس ماده ۴۲۶ قانون آیین دادرسی مدنی:

” نسبت به احکامی که قطعیت یافته … ممکن است درخواست اعاده دادرسی شود ” . با توجه به این ماده درخواست اعاده دادرسی صرفا نسبت به حکم دادگاه امکانپذیر است . بنابراین، قرارهای دادگاه حتی قرارهای قاطع دعوا و قرارهای تأمینی قابل اعاده دادرسی نمی باشند .

نمونه لایحه اعاده دادرسی

ریاست محترم ….

احتراما به وکالت از آقای ناصر… محکوم علیه دادنامه شماره ۹۴۰۹۹۷۲۹۲۹۴…..شعبه …دادگاه عمومی  … مورخه ۱۵/۱/۹۴ ضمن تقاضای پذیرش اعاده دادرسی دفاعیات را به شرح ذیل معروض می دارم:

شرح ماوقع:

موکل اینجانب آقای ناصر… به موجب قرارداد شماره ۹۷…/۹۰ تاریخ ۱۲/۱۱/۹۰ کلاسه ۵../۲/ق (مستند شماره ۴) ملک به پلاک ثبتی شماره … اصلی بخش ۱۲ تهران از موقوفات احمد خان … و محمد حسین خان …را با تشریفات کامل اداری ، بصورت قانونی، رضایت و موافقت اوقاف خریداری نموده و پس از اتمام بنا به نام خود، پایان کار نیز دریافت نموده است.

آقای طاهر… مدعی هستند که به استناد ظهر مبایعه نامه ای که بین آقایان … تنظیم گردیده است، ملک مذکور را از آقای … خریداری نموده است.

الف _در خصوص رد این ادعا، توضیحات مورد اشاره حائز اهمیت است:

اولا: موجرملک، اوقاف می باشد و در تمامی قراردادهای بین اوقاف و خریداران، صراحتا شرط شده که مستاجر بدون اجازه اوقاف حق انتقال و واگذاری ملک کلا و جزئا، قبل یا بعد از احداث اعیانی به غیر را ندارد.

آقای … نه تنها هیچگونه مجوزی ازاوقاف نداشته، بلکه اوقاف نیز علیه ادعای ایشان اقامه دعوا نموده که در شرح گردشکار متعاقبا به استحضار می رسد.

ثانیا: مستفاد از مفاد تعهدات مقرر دراصل مبایعه نامه ای که جناب … به ظهرنویسی آن استناد نموده است حدود چهار ماه قبل از تاریخ ظهرنویسی، با حضور متعاملین اصلی مبایعه نامه در اداره اوقاف اقاله گردیده لذا مستند ادعای ایشان یک مبایعه نامه فاقد اعتبار است.

ثالثا: موکل اینجانب و سلسله ایادی مالکیت قبل از آن با رعایت کامل تشریفات قانونی و قرارداد رسمی و کتبی با اوقاف معامله نموده اند.

رابعا: در ظهرنویسی که به آن استناد شده است، صراحتا ذکر شده عین مفاد مبایعه نامه را از آقای … خریداری نموده اند. لذا فروشنده بدون مجوز اوقاف با ظهر نویسی مبایعه نامه ای که چند ماه قبل از زمان انتقال به ایشان از درجه اعتبار ساقط شده، آقای …را فریب داده و طبق بند پنج همان مبایعه نامه ذکر شده در صورتی که امکان انتقال نباشد مبایعه نامه باطل و فروشنده موظف است ثمن دریافتی را به خریدار مسترد نماید.

متعاقبا شکایت کیفری فروش مال غیر مطرح و دادگاه نیز آقای … را محکوم نموده اند و حکم صادره نیز قطعی گردیده است (پیوست شماره ..).

نکته حائز اهمیت اینکه در دادنامه کیفری اصداری، به جای قید رد مال (که همان وجه دریافتی توسط متهم می باشد) قاضی محترم مرتکب اشتباه  شده و به رد ملک حکم داده اند.!!

درحالیکه مضمون حکم تایید وقوع جرم فروش مال غیر و باطل بودن انتقال است. لذا حکم به رد ملک نتیجه اشتباه بین قاضی محترم صادرکننده حکم کیفری است.

ب _ گردشکار پرونده :

۱- سلسله ایادی مالکیت ، معاملات انجام شده و قراردادهایی که بین متعاملین و اوقاف منعقد گردیده است به پیوست یک الی پنج تقدیم می گردد.

۲- طبق توضیحات ذیل هر قرارداد ، قرارداد قبلی الزاما توسط اوقاف باطل شده است.

۳- آقای طاهر … مدعی است که طبق ظهرنویسی مبایعه نامه شماره ۶..۸ مورخه ۱۳/۲/۸۸ ملک مذکور را از آقای … خریداری نموده است.(پیوست ۶ و ۷)

۴- طبق بند ۱-۴ مبایعه نامه، می بایست طرفین مبایعه نامه (ردیف اول و دوم جدول) در تاریخ ۱۴/۲/۸۸ در اداره اوقاف حاضر و سند اجاره به اقای … منتقل می گردید که این امر طبق قرارداد شماره …، تحقق یافته و در تاریخ ۲۹/۲/۸۸ موضوع مبایعه نامه به خریدار منتقل و سند تنطیم گردیده است .

تاریخ ظهرنویسی مبایعه نامه که تنها دلیل و مستند آقای …می باشد در مورخه ۱۱/۶/۸۸ تنظیم گردیده در حالیکه ۴ ماه قبل از آن مفاد مبایعه نامه توسط خریدار و فروشنده اجرا شده و در نتیجه آقای … مبایعه نامه ایی اتمام یافته و فاقد اعتبار را به نام آقای…ظهرنویسی و ملک را درحالی منتقل نموده که در تاریخ انتقال اساسا مالکیتی نسبت به موضوع معامله نداشته اند.

۵- با استناد به متن جمله ظهرنویسی شده، یقینا آقای … از مفاد مبایعه نامه و اینکه می بایست قرارداد توسط اوقاف منعقد گردد آگاهی داشته است. ولی تا دو سال بعد با اوقاف قراردادی منعقد نشده  و دو سال بعد آقای …قرارداد را به صورت قانونی به خانم فریده … منتقل نموده است.

۶- در بند ۵ مبایعه نامه صراحتا مذکور است که چنانچه مورد معامله قابلیت انتقال به خریدار را نداشته باشد و عدم امکان انتقال مربوط به زمان مبایعه نامه باشد،عقد باطل و فروشنده موظف است که ثمن دریافتی را به خریدارعودت نماید.

اعاده دادرسی

اعاده دادرسی

تحقق شرط مذکور قانونا منتج به انفساخ قرارداد شده لذا معامله منفسخ شده است.

تعمق آن مقام محترم را به جمله (کلیه متن مبایعه نامه) که به نام آقای .. ظهرنویسی گردیده است معطوف می دارم.

اولا: همانگونه که به استحضار رسید بعد از اینکه مفاد اصل مبایعه نامه انجام شده، بیع تمام شده و مبایعه نامه از اعتبار خود ساقط می گردد و در حقیقت آقای … کلیه پوچ را به نام آقای … ظهرنویسی نموده است.

ثانیا: بر فرض استناد به مبایعه نامه ،با استناد به جمله مذکور،شرط بند ۴ آن (حضور در اداره اوقاف و تنظیم قرارداد توسط اوقاف) عینا به خریدار منتقل می گردد.

ثالثا: با فرض استناد صحیح به ظهرنویسی مورد اشاره( که تایید مجدد کلیه مفاد مبایعه نامه است)، فروشنده می بایست ثمن خریدار را مسترد نماید نه ملکی که از مالکیت وی خارج شده است و قانونا به ملکیت موکل درآمده است!!!!

رابعا: در بند ۳ قراردادهای اوقاف، در شروط و تعهدات قرارداد اجاره ملک مورد نظر صراحتا مذکور است که مستاجر بدون اجازه اوقاف حق انتقال و واگذاری ملک کلا و جزئا، قبل یا بعد از احداث اعیانی به غیر را به هیچ نحوی از انحاء حتی به عنوان وکالت،صلح حقوق و.. ندارد.

بر فرض نادیده گرفتن عدم اعتبار ظهرنویسی مبایعه نامه، این شرط اصلی موجر(اوقاف) نیزبین خریدار و فروشنده رعایت نگردیده است.(پیوست هشت)

خامسا: تا دو سال بعد از ظهرنویسی، بین خریدار و اوقاف قراردادی منعقد نشده ومدت قرارداد اجاره دو سال قبل منقضی گردیده است.

۷- با عنایت به اینکه ملک موصوف در زمان واگذاری و تحویل به موکل، نیمه ساخته بود، ایشان با دوندگی و زحمات بسیار و تحمل هزینه های هنگفت برای اتمام ساختمان، در تاریخ ۱۳/۷/۹۱ طبق شماره ۲..۷/د/ع موفق به اخذ پایانکار گردید.(پیوست نه)

۸- متعاقبا قرارداد اجاره سازمان اوقاف با موکل تجدید گردیده است.(پیوست ردیف ۵ )

۹- طبق دادنامه شماره …۰۷۴-۹۳ مورخه ۲۵/۹/۹۳ صراحتا با ذکر اینکه موکل اینجانب بواسطه قرارداد با اوقاف به صورت قانونی ملک را در اختیار دارد خواسته خواهان به خلع ید را رد نموده است.(پیوست یازده)

۱۰- آقای … قبلا نیز پرونده ایی را با موضوع ابطال قرارداد موکل اینجانب با اوقاف مطرح نموده بود که طبق دادنامه شماره ۴۰..-۹۳ مورخه ۱۸/۱۰/۹۳ با استرداد دعوای خواهان، قرار رد دعوا صادر می شود .(پیوست دوازده)

متاسفانه اشتباه قاضی محترم در تعیین مجازات رد ملک به ضررموکل تمام شده و اعتراض ثالث ایشان نسبت به دادنامه نیز به دلیل عدم توجه و اشراف قاضی رسیدگی کننده نسبت به نکات مذکور، رد شده و ملک از تصرف قانونی موکل خارج گردیده است….

انحصار وراثت و نحوه دریافت گواهی آن از زبان وکیل حقوقی و مالیاتی:

مشخص کردن ورثه و میزان سهم الارث ایشان ودریافت گواهی انحصار وراثت یکی از مهمترین اقدامات حقوقی است که بعد از فوت هر فردی لازم است که انجام شود. وجود این گواهی برای تعیین تعداد وراث، تقسیم اموال، دریافت حقوق و مطالبات و پرداخت بدهی های متوفی، تعیین میزان سهم الارث هر وارث و حتی پیگیری و طرح دعاوی مربوط به شخص فوت شده الزامی است.

در این مقاله مراحل قانونی و مدارک لازم جهت دریافت گواهی حصر وراثت بررسی می شود.

بخش های این مقاله عبارتند از:

  • شرایط متقاضیان
  • نحوه تقاضا
  • مدارک مورد نیاز
  • روند رسیدگی به درخواست
  • نکات مهم مربوط به گواهی انحصار وراثت

چه کسانی می توانند تقاضای گواهی انحصار وراثت نمایند؟

وراث و سایراشخاص ذینفع مانند طلبکار از متوفی یا کسی که از یکی از ورثه طلبکار است جهت توقیف سهم الارث وارث و وصول مطالبات خویش، می توانند برای دریافت این گواهی اقدام نمایند. در صورت تعدد ورثه، حضور و مراجعه تمام آنها الزامی نیست و اقدام یک نفر برای تقاضا کفایت می نماید.در این صورت یکی از وراث به عنوان خواهان، دادخواست را تقدیم و بقیه وراث را خوانده دعوا قرار می دهد. می توان  تقدیم دادخواست و طرح دعوا برای دریافت گواهی انحصار وراثت را به وکیل دادگستری نیز واگذار نمود.

مدارک لازم:

  • گواهی فوت متوفی
  • استشهادیه محضری مبنی بر مشخصات متوفی و تاریخ فوت با امضای سه شاهد
  • شناسنامه و کارت ملی متوفی
  • عقدنامه یا رونوشت آن
  • شناسنامه و کارت ملی تمام وراث
  • وصیت نامه رسمی یا عادی شخص فوت شده در صورت وجود
  • فرم دادخواست

مراحل دریافت گواهی انحصار وراثت

گام اول:

متقاضی باید به شورای حل اختلاف آخرین اقامتگاه متوفی مراجعه و فرم مخصوص استشهادیه را دریافت نماید(ادرس شوراهای حل اختلاف با سرچ در اینترنت قابل بررسی است). درصورتی که آخرین اقامتگاه متوفی معلوم نباشد، رسیدگی در صلاحیت شورای حل اختلاف آخرین محل سکونت وی در ایران خواهد بود.

در نهایت برای ایرانیان مقیم خارج از کشور، مرجعی صالح به رسیدگی است که آخرین محل سکونت متوفی در حوزه آن شورا بوده و هرگاه متوفی نه در ایران اقامتگاه و نه محل سکونت داشته باشد، شورای حل اختلافی که ترکه و اموال متوفی در آنجا واقع شده، صالح می باشد. درغیر اینصورت شوراهای حل اختلاف تهران به تشخیص مرجع ارجاع صلاحیت رسیدگی دارند.

نکته:

در حال حاضر دادخواست از طریق دفاتر خدمات الکترونیک قضایی ثبت و به شورای مربوطه ارجاع می گردد.

گام دوم:

برای دریافت استشهادیه محضری، باید سه  نفر شاهد از دوستان و اشنایان در یکی از دفاتر اسناد رسمی حاضر و با پر کردن فرم مخصوص استشهادیه، گواهی نمایند که ورثه متوفی چه کسانی هستند و فرد فوت شده غیر از این افراد وارث دیگری ندارد. دفتر اسناد رسمی نیز امضا ایشان را گواهی و تصدیق نموده و اصل استشهادیه را به متقاضی تحویل می دهد.

گام سوم:

برای افرادیکه قبل از سال ۹۵ فوت شده اند:

وراث می بایست لیست کلیه اموال و دارایی های منقول و غیرمنقول متوفی را تهیه و آن را به اداره دارایی محل اقامت یا سکونت متوفی ارائه و رسید آن را دریافت نمایند و به همراه مدارک دیگر به شورا تقدیم کنند.برای فوت شدگان قبل از سال ۹۵ ارائه گواهی مالیاتی همراه با دادخواست انحصار وراثت الزامی است.

برای فوت شدگان بعد از سال ۹۵:

جهت دریافت انحصار وراثت نیازی به اخذ گواهی مالیات بر ارث نیست و مالیات متعاقبا پرداخت خواهد شد.

برای کسب اطلاعات بیشتر در این زمینه، پیشنهاد می کنیم از مقاله مالیات بر ارث ما استفاده کنید.

گام چهارم:

ثبت دادخواست و ارجاع آن به شورای مربوطه است.

در صورتی که به هر دلیلی به یک یا چند نفر از وراث یا مدارک هویتی آنها دسترسی نباشد یا خارج از کشور باشند، به تقاضای ذینفع شورای حل اختلاف از اداره ثبت احوال  مربوطه در این خصوص استعلام می نماید و اداره ثبت احوال اطلاعات هویتی متوفی و وابستگان را ارسال می نماید.

نحوه رسیدگی  به درخواست گواهی انحصار وراثت

شورای رسیدگی کننده پس از ملاحظه اسناد و مدارک تقدیمی، درخواست متقاضی را یک نوبت در یک روزنامه کثیرالانتشار یا محلی به هزینه متقاضی، آگهی می نماید تا اگر متوفی وارث دیگری داشته باشد به دادگاه مراجعه نمایند و مدارک خویش را ارائه نماید.

پس از انقضای مهلت یک ماه از تاریخ نشر آگهی، در صورتیکه معترضی وجود نداشته باشد، دادگاه با توجه به اسناد و مدارک ارائه شده، گواهی انحصار وراثت با مشخص کردن تعداد وراث و تعیین نسبت آنها با متوفی و میزان سهم الارث ایشان  صادر می نماید.

در صورت وجود معترض و اعلام اعتراض ، جلسه ای برای رسیدگی معین و به طرفین پرونده(تمام وراث) اطلاع داده می شود. پس از رسیدگی، حکم صادر می گردد که این حکم برابر مقررات قابل تجدیدنظر و فرجام خواهی است.

نکات مهم دریافت گواهی

  • در صورتیکه در زمان فوت متوفی نطفه ای منعقد شده و جنینی وجود داشته باشد باید جنین نیز جزو وراث در دادخواست مربوطه قید شود.
  • در صورتی که بین وراث محجوری وجود داشته و برای محجور قیم معین نشده باشد، دادستان می تواند از طرف محجور به درخواست تصدیق انحصار وراثت اعتراض نماید.
  • فرزندخوانده جزو وراث نبوده و در گواهی انحصار وراثت نام وی قید نمی گردد.

برای درک بهتر این موضوع، پیشنهاد می کنیم مقاله فرزند خواندگی منتشر شده در وب سایت را مطالعه بفرمائید.

  • در صورتی که بهای ترکه (اموال باقی مانده از متوفی) بیش از ۱۰ میلیون ریال نباشد، دادگاه بدون انتشار آگهی به ادله درخواست کننده رسیدگی و گواهی حصر وراثت را صادر می نماید.
  • در مورد متوفیان ساکن در روستا، اگر بهای ترکه بیش ازمبلغ فوق باشد، فقط به الصاق آگهی برای یک بار و در یک روز در معابر و اماکن عمومی روستای محل اقامت متوفی اکتفا خواهد شد و نشر آگهی در روزنامه کثیرالانتشار الزامی نیست.
  • رای دادگاه مبنی بر قبول یا رد درخواست تصدیق، قابل پژوهش(تجدیدنظر )و فرجام است.
  • اگر کسی به صورت عمدی تعداد و مشخصات وراث را به درستی اعلام ننماید و گواهی انحصار وراثت خلاف واقع اخذ کند، مرتکب جرم کلاهبرداری شده است و قابل مجازات است (ماده ۹ قانون تصدیق انحصار وراثت)

جهت دریافت مشاوره تخصصی در خصوص نکات لازم برای دریافت گواهی حصر وراثت با ما تماس بگیرید.

فسخ قرارداد یکی از مهم ترین و چالش برانگیزترین مباحثی است که ممکن است بسیاری از افراد با آن روبرو شوند. به همین منظور در این مقاله قصد داریم به طور کامل ماهیت و نحوه نوشتن فسخ قرارداد را برای  شما عزیزان به طور کامل شرح دهیم. هدف اصلی از تنظیم قرارداد، تعیین شرایط معامله وپیش بینی ضمانت اجراهایی جهت پایبند نمودن هر طرف به قرارداد است. اما گاهی شرایطی ایجاد می شود که تخلف یکطرف موجب ضرر طرف مقابل می گردد.بنابراین متضرر باید بتواند برای جلوگیری از ضرر یا به حداقل رساندن آن، ازقید تعهدات قراردادی رها شود. قوانین موجود راه های مختلفی برای پایان دادن به یک قرارداد پیش بینی نموده، از جمله این راهکارها فسخ یکطرفه قرارداد است.در این مقاله شرایط حق فسخ و نحوه اعمال آن و اصطلاحات دیگر که ممکن است با عنوان فسخ اشتباه گرفته شود، توضیح داده می شود.

فسخ در لغت به چه معنا است؟

فسخ در لغت به معنای نقض، زایل گردانیدن و تباه کردن است. در اصطلاح حقوقی “به معنی به هم زدن یک طرفه قرارداد یا معامله”می باشد .حق فسخ نیز به معنای اعطای اختیار بهم زدن معامله به طرفین یا یک طرف و حتی شخص ثالث است. بدین ترتیب به یک طرف اجازه داده می شود که قراردادی را که برای طرفین لازم الاجرا است تحت شرایطی بر هم بزند و از قید تعهدات قرارداد رهایی یافته و خسارات وارده را از متخلف دریافت نماید.

اقاله

چنانچه طرفین بعد از تنظیم قرارداد و انجام معامله با توافق و رضایت، معامله را به هم بزنند، به این اقدام در اصطلاح اقاله یا تفاسخ می گویند.

انفساخ

انفساخ ، انحلال یا از بین رفتن معامله  به صورت خود بخود و بدون انجام عملی از ناحیه طرفین قرارداد است . این انحلال یا به تراضی طرفین در قرارداد گنجانده شده است یا به حکم قانون پیش بینی شده است. مثل اینکه در قرارداد شرط می شود که اگر ثمن معامله تا فلان تاریخ پرداخت نگردد معامله خود به خود منفسخ می گردد .

مبنای فسخ

مبنا ومنشا حق ماده فسخ قرارداد متفاوت است، گاهی با توافق طرفین در قرارداد پیش بینی می شود یا به وسیله حکم مستقیم قانون به وجود آمده است. این حق را میتوان برای یکی از طرفین یا هر دو یا حتی شخص ثالث  در نظر گرفت.

توافق طرفین

طرفین قرارداد می‌توانند ضمن قرارداد یا خارج از آن برای یک یا هر دو طرف معامله یا شخص ثالث، حق فسخ قرار دهند. این حق در اصطلاح “خیار شرط” نامیده می شود که در ماده ۳۹۹ قانون مدنی اینگونه تعریف شده است:

«در عقد بیع ممکن است شرط شود که در مدت معین برای بایع یا مشتری یا هر دو یا شخص خارجی اختیار فسخ معامله باشد».

مثلا در قرارداد فروش پیش بینی می شود در صورتیکه چک خریدار پاس نشود، فروشنده حق فسخ قرارداد را دارد.

حکم قانون

قانون در مواردی برای یکی از دو طرف معامله حق فسخ قرارداد را پیش بینی کرده تا از ضرر شخص جلوگیری کند. به موجب ماده ۳۹۶ قانون مدنی:

خیارات از قرار ذیل اند:

۱) خیار مجلس، خیار حیوان، خیار شرط، خیار تاخیر ثمن، خیار رویت و تخلف وصف، خیارغبن، خیار عیب، خیار تدلیس، خیار تبعض صفقه، خیار تخلف شرط.

مثل مواردی که کالایی معیوب بوده و شخص در هنگام خرید متوجه آن نشده است و تحت شرایط خاصی می تواند معامله را فسخ کند (خیار عیب).

شرایط اعمال حق فسخ

یکی از شرایط اساسی ماده فسخ قرارداد این است که دارنده حق، اعمال حق خویش و قصد فسخ قرارداد را به طرف مقابل اعلام نماید تا وی ازفسخ مطلع شود. با اینکه متداولترین راه برای این اعلام، ارسال اظهارنامه است اما  اعلام به هر طریق دیگر حتی ارسال نامه سفارشی و … نیز ممکن و معتبر می باشد.

شرط دوم در اکثر خیارات، رعایت مهلت عرفی جهت اعمال حق فسخ است. به این معنی که به محض تحقق حق فسخ، دارنده حق باید ظرف مهلتی که عرف آن را تعیین می نماید حق فسخ خویش را اعمال نماید و تعلل طولانی مدت ممکن است اماره بر انصراف از حق ایجاد شده، باشد.

در صورتی که حق فسخ بر مبنای خیارات پیش بینی شده در قوانین باشد باید شرایط خاص هر خیار که در قانون پیش بینی شده نیز رعایت گردد( دراین خصوص می توانید به موا۳۹۶ تا۴۵۷ قانون مدنی مراجعه فرمایید).

دعوای اعلام تایید فسخ قرارداد یک دعوای حقوقی است که در دادگاه های عمومی حقوقی و یا اگر رقم قرارداد  تا ۲۰ میلیون تومان باشد(به غیر از دعاوی ملکی) در شوراهای حل اختلاف مطرح می گردد و مرجع قضایی ضمن رسیدگی و احراز شرایط فسخ، حکم به تایید فسخ قرارداد صادر می نماید و قرارداد اعتبار خود را از تاریخ قطعیت فسخ، از دست می دهد.

نمونه لایحه دفاعیه فسخ قرارداد

آموزش های بسیار زیادی برای نحوه نوشتن فسخ قرارداد موجود می باشد؛ اما به صحت تمامی آن ها نمی شود به طور کامل اعتماد کرد. در ادامه نحوه نوشتن فسخ قرارداد را برای شما شرح داده ایم تا با استفاده از آن مشکلی در روند کاری شما به وجود نیاید.

ریاست محترم شعبه …مجتمع قضایی محلاتی

با سلام ….

شرح ماوقع:

موکلین که مالکین ملک موضوع دعوا می باشند در مورخه۳۰/۱۰/۱۳۹۰  ادامه ساخت و نوسازی ملک خود را طبق قرارداد شماره ۳۲… مورخه ۲/۱۰/۹۴ به خوانده محترم ( سازنده دوم ) تا مرحله اخذ صورتمجلس تفکیکی و تحویل آپارتمانها و تنظیم اسناد، واگذار نموده اند…..

موارد حق فسخ توافق شده در قرارداد اصلی و الحاقیه مورخه ۳/۳/۹۵:

۱- به موجب ماده ۱۳ قرارداد مشارکت در ساخت  شماره …۳۲مورخه ۲/۱۰/۹۴در صورت تعطیلی بدون دلیل و عذر موجه عملیات ساخت به مدت دو ماه ، مالکین اختیار دارند که قرارداد را یکطرفه فسخ نمایند و کلیه ضرر و زیان مندرج در قرارداد و مبلغ یکصد میلیون تومان حق فسخ در نظر گرفته شده را سازنده باید پرداخت نماید.

۲- برگشت خوردن چک سازنده به مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۵۰۰/۱ ریال  بعد از مهلت سه ماهه که در الحاقیه، به ایشان داده شده بود.(پاراگراف دوم الحاقیه مورخه ۳/۳/۹۵)

۳- به لحاظ عدم نقدینگی سازنده و طبق توافق طرفین ، مالکین مبلغ  ۰۰۰/۰۰۰/۱۴۰ ریال هزینه های مهندس ناظر را پرداخت نمودند و قرار شد سازنده به مالکین پرداخت نماید که عمل ننموده است .

۴ – مقرر شده بود سازنده از تاریخ ۲/۵/۹۵ ماهیانه مبلغ ۰۰۰/۰۰۰/۶۰ ریال بابت اجاره مالکین پرداخت نماید که اقدام ننموده است .(پاراگراف سوم الحاقیه)

۵–  عدم کسب موافقت داور و نماینده مالکین در روند عملیات ساخت .

۶ – مغایرت در متریال منظور شده در قرارداد .

۷- عدم رفع خلافیهای متعدد که مهندس ناظر بارها به شهرداری اعلام نموده بود .

۸-  با توجه به عدم استحکام بنا و عدم مقاوم سازی مقرر بود که سازنده نسبت به رفع مشکل مقاوم سازی و ارایه تائیدیه مهندس ناظر به مالکین و داور اقدام نماید که در این مورد نیزاقدامی ننموده است .

۹ – در الحاقیه قرارداد نیز صراحتا توافق شده است که در صورت عدم تحویل چک های ذکر شده در الحاقیه توسط خوانده، ظرف یکهفته از تاریخ قرارداد الحاقی، سازندگان حق فسخ قرارداد را دارند.

۱۰- مجددا در الحاقیه قرارداد توافق گردیده است که در صورت عدم انجام تعهدات توسط سازنده و تعطیل نمودن عملیات ساخت به مدت ۲۰ روز از طرف سازنده، مالکین اختیار فسخ یکطرفه قرارداد را دارند.

۱۱- سازنده محترم بر خلاف تعهد خود در قرارداد، قبل از رفع خلاف ساختمان و تائید مهندس ناظر و پرداخت بدهی های مالی خود، طبقات اول و دوم را تصرف نموده (در حالی که مالکین همچنان در منازل استیجاری سکونت دارند) اثاثیه منزل خود را به واحدهای مذکور منتقل می نماید و یکی از واحدها را برخلاف قرارداد و خارج از حدود اختیارات خویش فروخته اند.

موارد اعلام اعمال حق فسخ قرارداد

در پی تحقق حق فسخ، مالکین بارها و به کرات اعمال حق فسخ خویش را توسط نماینده تام الاختیار قراردادی به خوانده محترم اعلام داشته و با اینکه اظهارنامه تنها راه اعلام نمی باشد و اعلام به هر طریق دیگر حتی ارسال نامه سفارشی و … نیز اعتبار دارد، اراده خویش را به شرح ذیل به وسیله اظهارنامه و غیره اعلام نموده اند:

۱- اظهارنامه شماره ۱۳۹۶۲۲۰۰۰۰…. ارسالی  مبنی بر اعلام ارجاع اختلاف به داور جهت فسخ معامله و پاسخ خوانده به این اظهارنامه و تایید حکمیت داور.

۲-اعلام  فسخ قرارداد در تاریخ ۲۳/۳/۹۶ توسط داور و حکم .

۳– صدور حکم داوری مبنی بر فسخ قرارداد در مورخه ۲۵/۵/۹۶ و ابلاغ آن خوانده

۴- اعتراض خوانده محترم به رای داوری با طرح دعوا در مرجع قضایی به درخواست ابطال رای داور

۵- متعاقب رای داوری مجددا اظهارنامه به شماره ۱۳۹۷۷۲۲۰۰۰۰۴۹۱…  ارسال که در مورخه۱۵/۸/۹۷ ابلاغ گردیده است .

۶- اظهارنامه شماره … ۱۳۹۷۲۲۰ مبنی بر اعلام مجدد و مکرراعمال حق فسخ  که در مورخه۲۱/۱۲/۹۷ به سازنده ابلاغ گردیده است.

و در خصوص الحاقیه هم باید به استحضار برسانم اکثر حق فسخ های قراردادی در این الحاقیه ها وجود دارد، لذا خود الحاقیه ها منشا تحقق حق فسخ هستند نه اینکه مستندی بر رد فسخ باشد!!!

علی رغم مهلت دوباره و امتیازاتی که طبق مفاد الحاقیه به سازنده داده شد ، متاسفانه همچنان به عدم پایبندی خود به تعهدات ادامه داده و به تذکرات مکرر مالکین و مهندس ناظر و داور قرارداد اعتنا ننموده و در نهایت اختلاف در مورخه ۱۲/۸/۹۵ منجر به صدور رای داوری مبنی بر تایید فسخ قرارداد گردید .

استناد عجیب و اشتباه وکیل محترم خوانده به اعتبار امر مختومه در بند ۴ لایحه:

وکیل محترم خوانده به استناد دادنامه تجدیدنظر که در خصوص ابطال رای داوری صادر شده است، معتقدند که باید قاضی محترم نسبت به دعوای مطروحه قرار عدم استماع دعوا صادر نمایند!!!

اولا :موضوع دادنامه تجدیدنظر(ابطال رای داوری) بوده که با دعوای فعلی که تایید فسخ است موضوعا متفاوت می باشد و وحدت موضوع ندارد تا اعتبار امر مختومه حاصل شده و دادگاه تالی مکلف به تبعیت از نظر دادگاه عالی باشد.

ثانیا: اتفاق چون به موجب رای قطعی تجدیدنظر، رای داور، باطل شده است دادگاه تالی مکلف و صالح به رسیدگی به دعوای تایید فسخ می باشد .

لذا ادعای صدور قرارعدم استماع دعوا، ادعای اشتباه ،خلاف صریح قوانین و صرفا جهت خالی نبودن عریضه مطرح شده است….

نمونه رای تایید فسخ قرارداد

در ادامه دو مورد رای نمونه فسخ قرارداد را برای شما ارائه کرده ایم: