اعتراض ثالث از زبان وکیل ملکی:
اعتراض ثالث به دو نوع اعتراضِ نسبت به حکم و اعتراض به عملیات اجرایی تقسیم می شود. ثالث شخصی است که حکمی بدون حضور وی و یا نماینده ایشان صادر شده باشد و اجرای حکم به حقوق وی خلل وارد نماید و یا حقی را از وی ضایع نماید و متضرر شود؛ در اینصورت این شخص می تواند به عنوان ثالث به رای صادره یا عملیات اجرایی اعتراض کند.
احکامی که از دادگاه صادر می شوند نه تنها نسبت به اصحاب دعوا معتبر است، بلکه ممکن است در مواردی نسبت به اشخاص ثالثی که در پرونده حضور نداشته اند نیز معتبر و قابل اجرا باشد.
مثلا حکم خلع ید ملکی به درخواست شخصی علیه خوانده پرونده صادر، اما شخص ثالثی متصرف ملک است و در آن حقی دارد؛ در اینصورت حکم علیه متصرف(ثالث) اجرا می شود با اینکه او هیچ نقشی در پرونده نداشته است.
بخش اول:
اقسام اعتراض ثالث به حکم:
۴۱۹ ـ این نوع اعتراض به دو نوع قسم تقسیم می شود:
الف – اعتراض اصلی: به این صورت است که شخص ثالث مستقیما نسبت به رای صادره اعتراض می نماید.
مانند اینکه شخص الف دعوای الزام به تنظیم سند علیه ب بابت ملکی مطرح کند و حکم به نفع وی صادر شود و شخص ثالثی بعد از صدور حکم مدعی مالکیت یا حقی نسبت به همان ملک گردد که باید به صورت مستقل به رای صادره اعتراض نماید.
ب – اعتراض طاری یا غیراصلی : به این صورت که یکی از طرفین دعوا در پرونده ای به رایی که سابقا از یک دادگاه صادر شده است استناد می نماید و طرف مقابل به آن اعتراض می کند.
نکته:
اعتراض شخص ثالث اصلی باید با دادخواست مطرح شود؛ ولی اعتراض طاری احتیاج یه دادخواست ندارد و دادگاه مکلف است ابتدا به اعتراض رسیدگی و سپس نسبت به دعوای اصلی تعیین تکلیف نماید.
مرجع رسیدگی:
اعتراض اصلی در دادگاهی رسیدگی می شود که حکم مورد اعتراض را صادر نموده است ولی طاری در همان دادگاهی که به دعوای اصلی رسیدگی می نماید و به حکم استناد شده است مورد رسیدگی واقع و دادگاه مکلف است ابتدا به اعتراض شخص ثالث رسیدگی و نسبت به آن تعیین تکلیف نماید.
طرفین دعوا:
شخصی ثالثی که در رسیدگی حضور نداشته( ثالث)خواهان و طرفین دعوای اصلی (محکوم له و محکوم علیه رای ) خوانده دعوا هستند.
مهلت این نوع اعتراض چقدر است؟
چون شخص ثالث در جریان رسیدگی به دعوا حضور نداشته و رای به ضرر او صادر شده است ، احتمال دارد تا زمان اجرای حکم از آن مطلع نشود . بنابراین قانونگذار در قانون آیین دادرسی مدنی برای اقامه دعوای اعتراض ثالث مهلتی پیش بینی نکرده اند.
زیرا تعیین مهلت برای طرح دعوای اعتراض ثالث در صورتی ممکن است که حکم به شخص ثالث ابلاغ شده باشد و از تاریخ ابلاغ ، آن موعد را محاسبه نمایند . در صورتی که شخص ثالث اصلا در دعوا حضور نداشته تا حکم را به وی ابلاغ نمایند.
نکات کاربردی دعوای اعتراض شخص ثالث:
۱- کلیه ارای صادره از دادگاه عمومی، تجدیدنظر و انقلاب قابل اعتراض ثالث هستند.
۲- اعتراض به حکم توسط شخص ثالث محدودیت زمانی ندارد.
۳- اعتراض به حکم با اعتراض به اجرای حکم متفاوت هستند و هر کدام احکام و شرایط ویژه خویش را دارند.
۴- اعتراض نسبت به حکم تنها بعد از صدور حکم ممکن است نه حین رسیدگی و قبل صدورحکم.
۵- حکم حتما باید قطعی شده باشد تا بتوان به آن اعتراض نمود، در صورت تجدیدنظرخواهی اصحاب دعوای اصلی، ثالث باید منتظرتجدیدنظرخواهی آنها بماند.
۶- خواسته دادخواست اعتراض شخص ثالث باید صرفا اعتراض به دادنامه مورد اعتراض باشد و خواسته های دیگر پذیرفته نمی شود.
مواد قانونی مرتبط :
مواد ۴۱۷ تا ۴۲۵ قانون آیین دادرسی مدنی
در بخش دوم مقاله توضیحاتی پیرامون اعتراض ثالث اجرایی ارائه می گردد.
بخش دوم:
اعتراض ثالث اجرایی چیست؟
چنانچه شخص ثالثی نسبت به مال یا ملکی که توسط دادگاه در جریان اجرای حکم توقیف شده باشد، مدعی حقی مثل حق مالکیت آن مال یا ملک شود و اجرای رای را به زیان خود بداند؛ می تواند نسبت به توقیف ملک یا مال اعتراض ثالث نماید؛ که به “اعتراض ثالث اجرایی” مشهور است.
اعتراض باید به صورت دادخواست با عنوان اعتراض به عملیات اجرایی مطرح شود.
خواهان، معترض ثالث و طرفین اجراییه باید خوانده قرار بگیرند.(محکوم له و محکوم علیه)
مرجع صالح به رسیدگی:
دادگاهی که حکم یا دستور توقیف توسط وی اجرا می شود، صالح به رسیدگی می باشد؛ هر چند که دادگاه دیگری به دعوای اصلی رسیدگی نموده باشد.
اجرای رای دادگاه مبنی بر رفع توقیف از مال، احتیاج به صدور اجراییه ندارد و با احراز حقانیت ادعای معترض، اجرای رای سابق متوقف و از مال رفع توقیف می شود.
نکات مرتبط با دعوای اعتراض ثالث اجرایی:
۱- چنانچه مستند اعتراض، حکم قطعی یا سند رسمی باشد که تاریخ آن مربوط به قبل از تاریخ توقیف است، رفع توقیف از مال نیازمند اثبات امر دیگری نیست و بلافاصله از مال رفع توقیف می شود.
۲- اعتراض ثالث اجرایی مشمول تشریفات ایین دادرسی مدنی نیست ولی باید به طرفین فرصت دفاع نسبت به دلایل اعتراض داده شود.
۳- اعتراض نسبت به توقیف ناشی از اجرای تامین خواسته نیز ممکن است.
۴- اگر مال توقیف شده ملک باشد، چون محاکم کسی را مالک قلمداد می کنند که ملک به نام او در دفتر املاک ثبت شده باشد، بنابراین خریدار با مبایعه نامه برای این نوع اعتراض ، باید دادخواست الزام به تنظیم سند انتقال نیز تقدیم نماید.
۵- اگر دستور رفع توقیف،مستند به رای قطعی دادگاه یا سند رسمی باشد، این تصمیم دادگاه قابل تجدیدنظرخواهی و اعتراض نیست؛ اما اگر مستند به سند رسمی یا حکم قطعی نباشد، امکان تجدیدنظرخواهی نسبت به تصمیم دادگاه وجود دارد.
مستندات قانونی :
ماده ۱۴۶ و ۱۴۷ قانون نحوه اجرای احکام مدنی و رای وحدت رویه شماره ۷۲۵ مورخ ۲۰/۴/۹۱ هیات عمومی دیوان عالی کشور، نظریه مشورتی شماره ۱۱۴۵/۷ مورخه ۲۸/۲/۷۸ اداره کل حقوقی قوه قضاییه و نظریه مشورتی شماره ۱۳۸۰/۷ مورخه ۳۰/۲/۷۶ اداره حقوقی قوه قضاییه
با توجه به تخصصی بودن دعاوی اعتراض ثالث، توصیه می شود قبل ازهر گونه اقدام حتما از مشاوره وکیل دادگستری استفاده فرمایید.
آمنه آقاعلی- وکیل پایه یک دادگستری- متخصص امور ملکی و مالیاتی